چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی اثر معنابخشی فناورانه و توانمندی سازمانی بر عملکرد نوآورانه انجام شده است که در این ارتباط بر نقش میانجی ظرفیت جذب نیز تاکید شده است. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعة آماری پژوهش حاضر را تمام بنگاه های داروسازی سراسر کشور دربرمی گیرد. داده ها به کمک پرسشنامه ای گردآوری شدند که روایی و پایایی آن به تأیید رسید. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری و تکنیک حداقل مربعات استفاده Smart-PLS شده است. یافته ها نشان می دهد که توانمندی سازمانی به همراه قابلیت ظرفیت جذب سازمان ها، منجر به بهبود توانمندی معنابخشی فناوری شده و نهایتا نوآوری محصول و فناوری را افزایش می دهد اما این قابلیت ها در شرایطی است که عدم اطمینان محیط فناورانه، اندک باشد.
This study aimed to investigate the effect of technological sense-making and organizational capability on innovation performance that in this regard, it is emphasized the mediator role of absorptive capacity. The method of research is descriptive and correlation. The study population all over embraces pharmaceutical firms. Data were collected by a questionnaire which its validity and reliability was confirmed. For data analysis, it is used structural equation modeling techniques and least squares Smart-PLS. Findings indicate that organizational capability with the absorptive capacity can improve technological sense-making capability and ultimately to increase product innovation and technology innovation but this capabilities are satisfied in situations that uncertainty technological environment is small.
خلاصه ماشینی:
يافته ها نشان مي دهد که توانمندي سازماني به همراه قابليت ظرفيت جذب سازمان ها، منجر به بهبود توانمندي معنابخشي فناوري شده و نهايتا نوآوري محصول و فرايند را افزايش مي دهد اما اين قابليت ها در شرايطي است که عدم اطمينان محيط فناورانه ، اندک باشد.
Sense making مؤثر باشد، در پژوهش کويين و همکارانش (٢٠١٤)، اين قابليت به همراه حافظه سازماني ، بر نوآوري ســازمان مؤثر بودند اما ما اعتقاد داريم که توانمندي معنابخشي صرفا يک توانمندي بالقوه است که اطلاعات از محيط بيرون جذب شــده و با اطلاعات پيشين ترکيب مي شود اما براي تبديل شدن اين قابليــت به يک قابليت بالفعل نيازمند توانمندي ظرفيت جذب هســتيم تا عملکرد نوآورانه را بهبود دهيم .
بنابراين سؤال اساســي ما اين است که آيا توانمندي معنابخشــي در کنار ويژگي ها و خصوصيات دروني سازمان از جمله حافظه سازماني و ساختار سازماني و همچنين بهره مندي از ظرفيت جذب بر نوآوري سازمان مؤثرند؟ بررســي ادبيات موضوعي اين حوزه نشــان مي دهد که پژوهش هاي اندکي به موضوع معنابخشي فناورانه ، پرداخته اند.
Emotional memory به مفهوم شناســي اشاره مي شود در حقيقت تمامي تلاش ها براي جذب و تحليل اطلاعات کسب شده از محيط فناورانه است اما عملياتي سازي اين اطلاعات و متناسب سازي آن ها با نيازهاي داخلي و نهايتا بهره گيري از اين اطلاعات در راستاي نوآوري سازمان مديون توانمندي ديگري با عنوان ظرفيت جذب اســت .
Non-technical innovation: Organizational memory and learning capabilities as antecedent factors with effects on sustained competitive advantage, Industrial Marketing Management ,(40), 1294–1304.