چکیده:
رفاه و اشرافیگری دو واژه از واژههای نزدیک به هم در حوزه بهرهگیری از امکانات مادی هستند. اگر مرز میان این دو مفهوم درست مشخص نشود چه بسا موجب خلط مفاهیم و پیامدهای نامطلوب در سبک زندگی میشود. گاهی افراد در این زمینه دچار تفریط میشوند و خود را از نعمتهای الهی بیبهره نموده و گاهی عدهای با افراط، مبتلا به روحیه دنیامداری و غفلت از مبدا و معاد میشوند. این مقاله با توضیح متغیرهای تأثیرگذار در مصرف مانند حد کفاف، شأن، جایگاه و حد توسعه در زندگی، در صدد بیان فرق رفاه و رفاهزدگی است. اشرافیگری یکی از مصادیق دنیاگرایی است و در دایره اسراف و اتراف قرار دارد. بنا بر آموزههای اسلام، هزینهها تابع مطلق درآمد نمیباشد، بلکه ضابطهمند و محدود است. بنابرین حد اسراف در جامعه اسلامی تابع رفاه عمومی است و با بالا رفتن سطح رفاه در جامعه افزایش مییابد. با این معیار، توسعه در زندگی به اشرافیگری نمیانجامد.
Prosperity and aristocracy are two closely related words in the realm of material possessions. If the boundary between these two concepts is not properly defined, it will confuse the concepts and the consequences for the lifestyle. Sometimes people get drunk and deprive themselves of divine blessings. Some also become secularist and indifferent to God and resurrection. This article seeks to explain the differences in welfare and prosperity by explaining the variables affecting consumption such as sufficiency, dignity, status and developmental limit in life. Aristocracy is one of the instances of secularism, and it is wasteful. According to the teachings of Islam, spending is not an absolute function of income, it is regulated and limited. Therefore, extravagance in Islamic society is subject to public welfare. The amount of extravagance increases with the rise of welfare in society. By this criterion, development in life does not lead to aristocracy.
خلاصه ماشینی:
کفاف ، حالتي از زندگي است که سطح درآمد انسان براي هزينه هاي متعارف او کافي باشد و باعث قوام و پايداري زندگي گردد، اما مصرف او از آن فراتر نرود و به حد اسراف نرسد و از سوي ديگر از آن حد پايين تر نيز نباشد؛ زيرا اگر در مصرف شخصي يا دادن نفقه به افراد تحت سرپرستياش کمتر از حد کفاف هزينه کند، تقتير (سخت گيري و خست ) ناميده ميشود.
در اين صورت رفاه مطلوب ، مصرف در حد کفاف نيست بلکه در حد توسعه است و در نتيجه اين شائبه به وجود ميآيد که در اسلام ، الگوي مصرف ، همچون نظام سرمايه داري، تابع توسعه درآمد افراد است و به هر ميزان که درآمد افزايش يافت بدون در نظر گرفتن سطح رفاه عموم جامعه ، مصرف نيز افزايش مييابد، يعني مصرف تابع بدون ضابطه اي از درآمد است ، که در اين صورت توجيه شرعي براي زندگي اشرافي، و مصرف بيحد و اندازه براي کساني که توسعه در درآمد دارند ايجاد خواهد شد.
روايت دوم : حديث ذيل درباره ي لباس هاي فراوان مردي از امام صادق (ع ) وارد شده است : (کليني، ١٤٠٧: ٤٤٤/٦) هرگاه مردي ثروتمند، لباس هاي فراوان و مرغوب ، رداهاي سبز زيبا و پيراهن هاي زيادي داشته باشد تا به وسيله برخي از آنها، برخي ديگر را حفظ نمايد و به آنها خود را بيارايد، اسراف کار به شمار ميآيد؟ حضرت فرمود: خير، زيرا خداوند فرمود: بر توانگر (ذوسعه ) است که از دارايي (وسعت ) خود هزينه کند.