چکیده:
آب جزو منابع استراتژیک یک کشور محسوب می شود و در قرن حاضر حکومتها غالبا به عنوان سلاحی موثر برای غلبه بر رقیبان از آن استفاده می کنند. تامین منابع آب پایدار برای ساکنین نواحی مرزی در جلوگیری از تخلیه سرزمین های مرزی و مهاجرت به سمت نواحی داخلی، از ارکان اصلی امنیت ملی کشورهاست. در شرق ایران، رود هیرمند به عنوان شاخصه تامین امنیت و شکوفایی منطقه، نقش مهمی در همگرایی ساختار سیستمی دولت-ملتها برعهده دارد چراکه به مثابه یک شاهراه بزرگ آبی تامین کننده ثبات سیاسی و اقتصادی منطقه از طریق اجرای پروژه های کشاورزی وآبی- برقی می باشد. اما بهره برداری یک جانبه افغانستان از هیرمند در پی رشد جمعیت و نیاز به توسعه و بسترسازی برای تامین منافع سیاسی-اقتصادی توانسته برای ایران چالش های را بوجود آورد. از این رو این تحقیق با روش تحلیلی-توصیفی و استفاده از منابع پژوهشی به این فرضیه می پردازد که نتایج عملکرد افغانستان در جلوگیری از ورود آب هیرمند به ایران به دلیل سدسازی در پیوند با منافع غرب در منطقه، فعالیت نیروی های گریز از مرکز را تحت عنوان مطالبات قومی تسهیل می کند و میزان نفوذ گروههای تجزیه طلب فرامرزی را درمناطق شرقی کشور افزایش می دهد.
Water is one of the strategic resources of any country and in this century governments often use it as an effective weapon to overcome rivals. Providing sustainable water resources for residents of border areas is one of the main pillars of national security which prevent the evacuation of border lands and migration to inland areas. In eastern Iran, the Helmand River, as an indicator of regional security and prosperity, plays an important role in the convergence of the systemic structure of nation-states, also it serves as a major waterway providing political and economic stability in the region through agricultural and hydro-electric projects. Afghanistan's unilateral exploitation of Helmand is followed by population growth , the need for development and paving the way for political-economic benefits which has posed challenges for Iran. Therefore, this research uses a descriptive-analytical method and research sources to hypothesize the fact that Afghanistan's actions in preventing the entry of Helmand water into Iran is due to the construction of a dam in connection with Western interests in the region, and include the activities of centrifugal forces. It facilitates ethnic demands and increases the influence of cross-border separatist groups in the eastern regions of the country.
خلاصه ماشینی:
با اين تفاسير در اين تحقيق با روش تحليلي - توصيفي و استفاده از منابع پژوهشي به بررسي و تحليل تاثير هيدروپليتيک هيرمند بر ظهور پديده ناسيوناليسم قومي در ارتباط با بحران و منازعات قوميتي پرداخته ميشود و نتيجه گيري که از اين تحقيق بدست مي آيد نشانگر آسيب پذيري شديد جوامع انساني در منطقه مورد مطالعه نسبت به بحران آب و در پي آن شروع کشمکش و منازعات قومي بر سر استفاده از منابع آبي نواحي ديگر و در نهايت مهاجرت و فشار بر کانونهاي جمعيتي ديگر که خود اثرات مخربي را براي امنيت ملي ايران در پي دارد، ميباشد و با در نظر گرفتن عدم همکاري افغانستان در توزيع منبع آبي هيرمند، تنها راه حل گريز از اين بحران در مديريت علمي آب جهت احداث تصفيه خانه هاي مدرن جهت بازيافت فاضلابها و پسآبها، احداث مجتمع هاي آب شيرين کن هسته اي در کناره درياي عمان و انتقال آن به مناطق خشک ، استفاده از تکنولوژي باروري ابرها و مهار ذرات آب در هوا جهت آبياري قطره اي در مزارع خلاصه ميشود.
لذا اين تحقيق به دنبال پاسخگويي به اين پرسش است که اثرات پديده هيدروپليتيک هيرمند يا به بيان ديگر جنگ آب بر ايجاد و گسترش فضايي بحران قومي در سيستان و بلوچستان چگونه قابل ارزيابي خواهد بود و فرضيه اي که در اين راستا شکل مي گيرد و در بخش نتيجه گيري بر روي آن تاکيد مي گردد بر رشد فعاليت نيروي هاي گريز از مرکز تحت عنوان مطالبات قومي و ميزان نفوذ گروههاي تجزيه طلب فرامرزي مناطق شرقي کشور در نتيجه عملکرد افغانستان در جلوگيري از ورود آب هيرمند به ايران به دليل سدسازي و در پيوند با منافع غرب در منطقه ، متمرکز است .