چکیده:
داستان جریان سیال ذهن و نقاشی کنشی آمریکا دو جریان مهم ادبی و هنری ب هشمار میروند که هر دوبا اندکی تقدم و تاخر در اوج دورۀ مدرن رقم خوردهاند. هدف این پژوهش، بررسی شباهتهای روساختیاین دو جریان و کشف یک رابطۀ ژر فساختی) بینامتنی (میان آنها است. مه مترین پرسشهایی که در اینبین وجود دارد عبارت اند از اینکه شباهتهای ساختاری میان این دو جریان کدام است، این شبا هتها در چهچهارچوبی قابل مقایسه و جایگاه ذهن و کنشهای ذهنی در این مقایسه کجاست؟ فرض اصلی این مقاله که ازروش تحلیلی-تفسیری استفاده میکند، وجود نوعی ارتباط بینامتنی میان نوع داستان و نقاشی یا دشده استکه هر دو در مرتبۀ نخست ریشه در رهیافتهای روان شناختی مدرن دارند و در مرتبۀ بعد، پیامد رویدادهاییچون ظهور سینما و باورهای نوین دربارۀ ساختار ذهن ب هشمار میروند. آنچه در نهایت از کنکاش در رابطۀاین دو جریان ب ه دست میآید، شباهتهایی بنیادین در کاربست مفاهیمی چون زبان، زمان و موضوع ومواردی این چنینی است که با تاکید فراوان بر ذهن، رجوع به منازل مشترک روان شناختی، جابجایی سوژهو ابژه، ادبیات توصیفی مشترک و نقش مشابه نویسنده و نقاش در مقام یک میانجی بیمداخله برای ظهورذهنیت، خود را نشان میدهند.