چکیده:
نظریه ساختیابی آنتونی گیدنز با رویکردی نو نسبت به ارتباط میان عامل و ساختار، تحولی در حوزة جامعهشناسی ایجاد نمود. ساراسون و همکاران (2006 ,Sarason,Dean,Dillard) با بهکارگیری این نظریه در حوزة کارآفرینی، ساماندهی نوینی از رابطه میان کارآفرین و فرصت معرفی نمودند که در آن، کارآفرین و زمینه فرصت در یک موقعیت همساختیابی با یکدیگر قرار میگیرند. با وجود این، در نظریة آنها و نقدهای مرتبط با آن، بر ضرورت تبیین ماهیت این ساختیابی و فرآیند آن تأکید شده است. این مقاله در پی آن است که با بهکارگیری پارادایم پژوهشی-انتقادی در ترکیب رویکرد علومِ شناختی با جامعهشناسی و روانشناسی، درکی از ماهیت و فرآیندِ ساختیابیِ میان کارآفرین و فرصت ارائه دهد. آها! کارآفرینانه بیان میکند که کارآفرین با درک نمودها در دنیای بیرون، بازنمودهای ذهنی را ایجاد مینماید و سپس بهوسیلة همگشت بازنمودهای ذهنی، پیشنمودِ (ایده) واقعیتِ اجتماعیِ مطلوب را خلق و برای بیرونیسازی آن، تلاش میکند. به بیان دیگر بهواسطة مقولة بازنمود اجتماعی است که کارآفرین از فرصت تاثیر میگیرد و با پیادهسازی ایدهاش، بر آن تاثیر میگذارد. در واقع آها! کارآفرینانه به دنبال آن است که علاوه بر توسعة نظری، پژوهشهای تجربی، شیوة آموزش و سیاستگذاری در حوزة کارآفرینی را نیز متحول کند.
Entrepreneurial Aha! Experience" is a combinatorial approach from cognitive science, sociology and psychology to entrepreneurship, which we believe is a perfect view for extending Sarason's structuration view of entrepreneurship. Using the "social representation" concept, it provides novel understandings of structuration theory and clarifies the nature and process of structuration. "Entrepreneurial Aha!" argues that entrepreneurs create mental representation by perceiving external world, combine these mental representations to create fore-presentation (idea) of ideal social reality and try to externalize it through ventures. In other words, it is through social representation that entrepreneurs are influenced by opportunity and influence it by implementing the ideas.