چکیده:
هدف: این پژوهش به منظور تعیین میزان اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و نوروفیدبک در درمان
بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی انجام شده اسن. روش پژوهش شبه تجربی با طرح
پیش آزمون- پسآزمون بود.
روش تحقیق: از میان ٦٢ فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی مراجعه کننده به بیمارستان روزبه، ١٠
نفر به گروه آزمایش شناختی- رفتاری و ١٠ نفر به گروه آزمایش نوروفیدبک اختصاص یافتند. مصاحبه
برای ارزیابی عملکرد کلی، پیش آزمون و پسآزمون به عمل آمد. داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS22
و آزمون های آماری تی و کواریانس مورد بررسی قرار گرفت. پرسشنامه مادزلی استفاده شد.
یافته ها: در کاهش متغیر کنترل کردن(P=0,005)با میانگین های پیش آزمون 2,06 ±50,12 وپس آزمون2.81 +10.24 استرس (P=0.002 )با میانگین های پیش آزمون 4.49±30.00 و پس آزمون 3.52±23.87 و متغیر شستشو (P=0.001 ) ا میانگین های پیش آزمون(14,00±2.72) و پس آزمون2,24 ± 1057 استفاده از درمان نور وفیدبک ارجحیت دارد؛ همچنین ارتباط معناداری نیز بین افزایش عنلکرد کلی و شناختنی- رفتاری (P=0،032)بامیانگین های چیش آزمون 4،83+60،24 و پس آزمون 61,75±5,27 دیده می شود. مشاهدات بیانگر آن بود که بین متغیرهای افسردگی(p-o.8)نگرانی (p=0،06 ) و تکرار کردن (P=0،2)تفاوت معناداری بین درمان های مذکور وجود ندارد.
نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که کاهش متغیرهای کنترل کردن، استرس و شستشو با استفاده از روش
درمانی نوروفیدبک، نتایج بهتری نسبت به درمان شناختی- رفتاری دارد. اما نتایج در خصوص افزایش
عملکرد کلی به نفع درمان شناختی- رفتاری می باشد. ارتباط معناداری نیز بین دو نوع درمان استفاده شده
جهت متغیرهای افسردگی، نگرانی و تکرار کردن وجود ندارد.
خلاصه ماشینی:
با توجه به يافته هاي به دست آمدهاز آزمون کوواريانس ميتوان نتيجه گرفت که بين دذمان نوروفيدبک و درمان شناختي-رفتاري جهت درمان وسواس فکري- عملي ناشي از اختلال وسواسي- جبري براي کاهش متغير شستشو، تفاوت معناداري (٠٠٠١=P) وجود دارد (شکل ٣).
همچنين يافته هاي به دست آمده از آزمون کوواريانس نشان داد که بين درمان نوروفيدبک و درمان شناختي- رفتاري جهت درمان وسواس فکري ناشي از اختلال وسواسي- جبري، براي کاهش متغير استرس ، تفاوت معناداري (٠٠٠٢=P) وجود دارد (شکل ٣).
بحث و نتيجه گيري هدف مطالعه حاضر مقايسه اثر بخشي دو روش نوروفيدبک و شناختي-رفتاري درماني در کاهش نشانه هاي وسواس فکري ناشي از اختلال وسواسي- جبري بوده است .
Strategies for improving long- term outcomes in cognitive behavioral therapy for obsessive-compulsive disorder: Insights from learning theory.
Cognitive behavior therapy in medication non- responders with obsessive-compulsive disorder: A prospective one-year follow-up study.
Cognitive-behavioral therapy in obsessive- compulsive disorder.
How effective are cognitive and behavioral treatments for obsessive compulsive disorder?
Addition of cognitive-behavior therapy for obsessive- compulsive disorder patients non-responding to fluoxtine.
Cognitive-behavioral therapy with and without medication in the treatment of obsessive-compulsive disorder.
Cognitive versus behavior therapy in the group treatment of obsessive-compulsive disorder.
Cognitive and Behavioral Therapies Alone Versus in Combination with Fluvoxamine in the Treatment of Obsessive Compulsive Disorder, Journal of Nervous and Mental Disease, 186, 492-499.
__ Veale D, Freeston M, Krebs G, Heyman I, Salkovskis P.