خلاصه ماشینی:
"13 اما برآمدن سلسلهی صفوی و به گفتهی والتر هینس Walter Hinz «تشکیل دولت ملی»و تغییراتی که در ساختار سیاسی،اجتماعی ایران ایجاد کرد،یکی از مباحث شیرین و جذاب این کتاب است که مولف ارجمند در بخش نهم به آن پرداخته است و به گفتهی ایشان،پس از گذشت نهصد سال از فروپاشی آخرین سلسلهی ایران باستان،صفیان تنها دولت متمرکز ایرانی بودند که حدود و ثغور آن تقریبا با دولت ساسانی بربر بوده است و همچون ساسانیان که کیش زرتشتی را در جغرافیای سیاسی قلمرو خود رسمیت بخشیدند، نویسندهی کتاب نیز در مقام مقایسه این دو سلسله برآمده و از این لحاظ شباهتها و مقارنتهای سیاسی،فرهنگی این دو دولت را مدنظر قرار داده است:«1148-905 ق.
23 بخش سیزدهم این اثر وزین،به عصر پهلوی اول و فرایندی که نهاد قضایی در این پروسه زمانی طی میکند اختصاص داده شده، خصوصا اختیارات و اقدامات علی اکبر داور،تحولات دادگستری در دورهی وزارت دادگستری داور و پس از آن،افول مجدد استقلال قوهی قضاییه و شیوع حکومت پلیسی نظیر تبعید و قتل بسیاری از علما، شاعران و روشنفکران از منظر تحلیلی قضیه مولف بر این عقیده راسخ است که نظام حقوقی و نهاد دادرسی-پس از رسیدن رضا شاه به مقام سردار سپهی-با روندی پرشتاب با تدوین قانونهای جدید و اصلاحات عمیق در تشکیلات عدلیه با مساعی علی اکبر داور به سوی عرفی شدن تمام عیار و تجدید هرچه بیشتر قضات شرعی و تضعیف نقش حاکمان شرع از یک سوی و سران ایلات و عشایر از سوی دیگر حرکت کرد و بدینگونه ایران دارای یک نظام تازهی حقوقی با قوانین عرفی و نظم سراسری شد."