چکیده:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین هوش معنوی دانش آموزان مقطع متوسطه و گرایش آنها به گروههای تخدیری و شیطان پرستی انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی است و جامعه مورد نظر کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه استان چهارمحال و بختیاری هستند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شده است. برای تحلیل آماری دادههای پژوهش از روشهای آمار توصیفی (تنظیم جدول فراوانی دادهها، محاسبه میانگین) استفاده شد و جهت آزمون سوالات پژوهش از روش آمار استنباطی شامل آزمون ضریب همبستگی استفاده شد. نتایج تحلیل دادههای پژوهش به شرح زیر است: نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش معنوی و گرایش به گروههای تخدیری و شیطان پرستی همبستگی منفی معناداری وجود دارد. بنابراین سوال اصلی پژوهش تایید شد. همچنین میانگین هوش معنوی دانش آموزان در سطح مطلوبی میباشد. و بین دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که میزان گرایش دانش آموزان به گروههای شیطان پرستی بسیار کم است و میزان گرایش به گروههای شیطان پرستی در میان پسران نسبت به دختران بیشتر میباشد. که این تفاوت از لحاظ آماری نیز معنادار است.
The purpose of this survey is the study of the relationship between Spiritual Intelligence and Tendency to Satanism the high school students. Research method of this survey is the correlation. The representative population of this survey consists of all the Chaharmahal & Bakhtiari’ Students. In order to evaluate this relationship, two questionnaires were applied. To analyze the data, I›m used the descriptive statistics and inferential statistics. Results demonstrate that there is a negative significance relationship between Spiritual Intelligence and Tendency to Satanism, so the main question of research confirmed. Also the mean of student`s Spiritual Intelligence is above from average and there is no significance relationship between male and female students. Results also demonstrate that the scale of the Tendency to Satanism in students is very low. This scale in male is more than female, that is significance.
خلاصه ماشینی:
بررسي رابطه بين هوش معنوي دانش آموزان وگرايش آن ها به گروههاي تخديري و شيطان پرستي (مطالعه موردي مقطع متوسطه استان چهارمحال وبختياري ) 1 مريم رحيمي تاريخ دريافت :٩٢/٤/٢٠ تاريخ پذير٩٢/٥/١٧ چکيد ه پژوهـش حاضـر بـا هـدف تعييـن رابطـه بيـن هـوش معنـوي دانـش آمـوزان مقطـع متوسـطه وگرايـش آنهـا بـه گروههـاي تخديـري و شـيطان پرسـتي انجـام گرفتـه اسـت .
نتايـج تحليـل داده هـاي پژوهـش بـه شـرح زيـر اسـت : نتايـج پژوهـش نشـان داد کـه بيـن هـوش معنـوي و گرايـش بـه گروههـاي تخديـري و شـيطان پرسـتي همبسـتگي منفـي معنـاداري وجـود دارد.
اهداف پژوهش هـدف اصلـي پژوهـش ، تعييـن رابطـه بيـن هـوش معنـوي دانـش آمـوزان بـا گرايـش آن هـا بـه گـروه هـاي تخديـري و شـيطان پرسـتي اسـت .
بحث و بررسي در مورد نتايج بـه منظـور پاسـخگويي بـه سـوال اصلـي پژوهـش مبنـي بـر اينکـه آيـا بيـن هـوش معنـوي دانـش آمـوزان بـا گرايـش آنهـا بـه گروههـاي تخديـري و شـيطان پرسـتي رابطـه اي وجـود دارد، آزمـون ضريـب همبسـتگي پيرسـون انجـام شـد کـه نتايـج حاصـل از آن نشـان داد کـه بيـن دو متغيـر مـورد مطالعـه همبسـتگي منفـي معنـاداري وجـود دارد.
بـا توجـه بـه نتايـج حاصـل از پاسـخگويي بـه سـوال اول پژوهـش مـي توانيـم اينگونه برداشـت کنيـم کـه متغيـر هـوش معنـوي عامـل موثـري بـر ميـزان گرايـش دانش آمـوزان بـه گـروه هـاي شـيطان پرسـتي اسـت .
نتايـج بـه دسـت آمده در ايـن پژوهـش حاکـي از آن اسـت کـه ، فرضيـه تاثيـر سـرمايه اجتماعـي خانـواده بـر احسـاس امنيـت دانـش آمـوزان ، بـا سـطح معنـي داري ٠/٠٠٥ مورد تاييـد قـرار ميگيـرد.