چکیده:
مقایسۀ کلی یا جزئی بین دو تفسیر در زمره نقدهای پژوهشی قرآنی عصر حاضر بهشمار میآید. با عنایت به اینکه تفسیر روح المعانی اثر آلوسی، مفسر معروف قرن سیزده را نسخۀ دوم تفسیر کبیر فخر رازی، متکلم بهنام قرن شش پنداشتهاند، پژوهش حاضر تلاش کرده است تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی، مسئلۀ جسمانگاری خداوند را از دیدگاه رازی و آلوسی مورد مقایسه قرار دهد. و چنین نتیجه گرفته است که رازی و آلوسی هر دو خداوند را از جسمیت منزه میدانند، با این تفاوت که رازی بر محال بودن آن تصریح کرده است و برای اثبات نظریه خود دلایل عقلی ارائه داده است، ولی آلوسی منزه دانستن خداوند از تجسیم را به این دلیل پذیرفته است که روش بسیاری از علمای برجسته اسلام است و به محال بودن آن هیچگونه تصریح و یا اشارهای ندارد. ثانیا، رازی بحث را در مورد آیات موهم تجسیم، بهگونهای برگزار کرده است که نشاندهندۀ برتری تأویل به سبک معتزله میباشد. آلوسی مواردی را که در آیات به خداوند نسبت داده شدهاند، میپذیرد ولی تعیین مراد از آن را به خداوند تفویض میکند. هرچند در مواردی نیز گرایش به تأویل دارد. در پارهای از موارد نیز دیدگاه مورد پسند رازی را مورد نقد نموده است.
It is the overall or partial comparison between the two interpretations is considered as the Qur'anic research critique of the present day. Considering that the interpretation of the Al-Ma'ani has taken the effect of Alousi, the famous commentator of the thirteenth century, The present Judesh has attempted to compare the issue of God's physicality with a descriptive-analytic approach from the point of view of Razi and Alousi. And it is concluded that Razi and Alousi consider the two gods to be divine With the difference that Razi has made it clear that it is impossible to prove, and has provided rational reasons to prove his theory, Alousi, however, accepted the repentance of Allah from the Imam because it is the method of many outstanding scholars of Islam, and its impossibility does not imply any mention or mention. Secondly, Razi has held a discussion on the verses of the Imamate, which shows the superiority of the Mu'tazilite style of interpretation. Alousi accepts the things that are attributed to the Quran in the verses, but he gives God the right to determine it, although, in some cases it tends to be interprete. In some cases, Razi's favored view has also been criticized.
خلاصه ماشینی:
از اینرو، تأویل را لازم میشمارد (رازی، 2011م: 157؛ همان، بیتا: 12/43-44)؛ چنان که در تأسیس التقدیس، آیات و روایاتی را ذکر کرده است که «وجه» را برای خدا اثبات کردهاند؛ سپس با دلایل عقلی – نقلی، عضو بودن «وجه» را ابطال میکند؛ لذا میگوید: «وجه که در این آیات و روایات بهکار رفته است، ممکن نیست به معنای عضو باشد؛ زیرا با توجه به آیه *كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ* (قصص: 88)، باید به جز عضو «وجه» بقیه تمام اعضا هلاک شوند» (رازی، 2011م: 157) و «با توجه به آیه *وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ* (رحمن: 27)، ذوالجلال باید صفت «وجه» باشد، در حالی که ذوالجلال خداوند است؛ بنابراین «وجه» در این آیه کنایه از ذات الهی است».
(همان، بیتا: 4/23-24) از این رو، آیات و روایات مشتمل بر الفاظ موهم اثبات اعضا برای خداوند را متشابه میشمارد و میکوشد تا با دلایل عقلی و نقلی، معنای ظاهری را مرجوح دانسته، بر معنایی غیرتجسیمی حمل کند؛ چنان که میگوید: «وجه، عین، جنب، ید و ساق، در قرآن بهگونهای وارد شده که اگر بر ظاهر حمل شود، لازمۀ آن اثبات شخصی است که یک چهره دارد ولی بر آن چشمهای فراوانی وجود دارد؛ یک پهلو با دستهای زیاد دارد و یک ساق دارد؛ ولی در دنیا چنین تصویری بسیار زشت خواهد بود.
Keywords: Ithm (Sin), Sin, Outwardness of Sin, Inwardness of Sin, The 120th Verse of Surah al-An’ām بررسی و نقد دیدگاه مفسران درباره آیه 120 سورۀ انعام (تحلیلی از ظاهر و باطن اثم) رضا مهدیانفر 3 | سیدمحمود طیب حسینی 4 تاریخ دریافت: 14/09/1399 | تاریخ پذیرش: 31/01/1400 چکیده قرآن با تعابیر گوناگونی از گناه یاد کرده که واژه «اثم»، یکی از پرکاربردترین تعابیر است.