چکیده:
آفرینش از مفاهیم اساسی در جهان بینی اسلامی است که نقشی برجسته در همه ابعاد اندیشه دینی ایفا می کند. به ویژه آن که آدمی به تفکر و تدبر در آفریده شدگان و خالقیت خداوند دعوت شده است. به همین جهت حکیمان، متکلمان و عرفا در این معرکۀ اجتناب ناپذیر به موضع گیری پرداخته و جهان شناسی خاصی به اقتضای زاویۀ دید خود ترسیم کرده اند و شانی و روزنه ای از جهان هستی را به روی آدمی گشوده اند.
در این میان متکلمان اشعری بمنظور تعظیم وتجلیل قدر و منزلت خداوند با وسعت بخشیدن به قلمرو
قدرت و ارادۀ الهی، نظریۀ خلق از عدم را برگزیده اند. نظریه ای که مدعی استخراج آن از متن دین هستند.
این دیدگاه مبتنی بر اصول و مبانی و پیش فرضها و لوازم خاصی است و از برخی پرسشات و مشکلات عقلی رنج می برد. در این مقاله سعی شده است با تکیه بر متون مبانی این نظریه بررسی و مشکلات و لوازم عقلی آن نشان داده شود و سپس در ترازوی نقد قرار گیرد. ترکیب نظریۀ اشاعره با وجود شناسی ملاصدرا پیشنهادی است که می تواند به تصویری قابل دفاع از خالقیت الهی تبدیل گردد
Creation is one of the fundamental beliefs in Islamic world-view,
playing an important role in all aspects of religious thought where
humankind is told to contemplate the whole creation of God. In line
with this view is the unavoidable participation of philosophers,
theologians, and mystics in a contest where each group has taken a
particular position in accordance with their world view, throwing
light on particular aspects of being.
The Ash’arites committed themselves to the creation from nothing
(creatio ex nihilo) thesis in order to glorify the status of God
through expanding the realm of Divine will and power. They
claimed that this thesis was based on their reading of religious texts.
However, this view resorts to certain unproved presuppositions and
suffers from serious intellectual problems.
This paper offers a critical study of the above- mentioned thesis by
examining the textual bases of its premises and showing the
intellectual problems in their consequents. In the end the writer sets
forth the combination of the Ash’arite view with Sadra’s ontology
as a defensible outlook towards Divine creation.
خلاصه ماشینی:
کليد واژه ها: خلق از عدم ، فيضان ، واسطه ، خالق ، خلقت ، اشاعره ، حدوث ، ضابطه نظريۀ خلق ازعدم آفرينش در نظام کلام اسلامي نقطۀ آغازهمۀ مباحث بوده و بيشتر در شکل تقابل ميان حدوث و قدم مورد بررسي قرار گرفته است .
عمل آفرينش با هيچ شروع مي شود اما، نتيجه آن چيزي است که خلق شده است و بيش از شيئ مخلوق به عنوان نتيجه عمل ، رابطه خالق و مخلوق نيز در اثر اين فعل پديد مي آيد.
زيرا اگر شيئ مسبوق به عدم نباشد، بلکه وجودش هميشه بوده باشد، پس قدرت الهي به چه چيزي تعلق گرفته است ؟ روشن است که اين سخن قابل دفاع نيست .
(جويني ، ٧١) لذا اشعري مي گويد : برخلاف پيروان ابوالهذيل علاف که مي پندارند اراده خداوند غير مراد اوست و غير امر او اراده او درافعال به حقيقت آفريده نيست بلکه مقارن کلام اوست (اشعري ، ١٣٨٣، ١٨٩) ج) نفي قانومندي در نظام آفرينش آيا پيدايش و نظام حاکم بر جهان هستي در چار چوب نظريه اشاعره مبتني بر قاعده و قانون خاصي است ؟ اگر هست آيا قوانين حاکم بر جهان است و يا محکوم پديده هاست ؟ آيا پديده ها پيش بيني پذيرند ويا از شيوه اي عام و هميشگي پيروي مي کنند؟ يا هرگونه سنت و اراده الهي که تعلق گيرد،همان خواهد شد؟ آيا مي توان روابط حاکم بر پديده ها را ضابطه مند دانست ؟ آيا پديده هاي جها ن هستي اقتضاي خاصي دارند؟ براي تبيين دقيق پاسخ اشاعره به اين سوال بايد دو نوع قانون را از يکديگر جدا کرد.