چکیده:
مسجد، مهمترین نهاد اجتماعی جامعه اسلامی و محور دیگر نظامات و نهادهای اجتماعی به شمار میآید؛ بهطوری که نوع رابطه و تعامل با این نهاد مقدس، معنا و جایگاه دیگر نهادهای اجتماعی، در جامعه اسلامی را معین میکند. بیتردید، در چنین ساختاری، مسجد میتواند همه ظرفیتهای خود را برای نقشآفرینی مطلوب در جامعه اسلامی به کار گیرد و تأثیرگذار باشد. در تجربه تاریخی و اجتماعی مسلمانان بهویژه در صدر اسلام، نمونههایی از این نقشآفرینی یافت میشود. با وجود این، به نظر میرسد، در جامعه کنونی، علیرغم تلاش متولیان نظام اسلامی در حوزه مسجد، جایگاه و کارکرد مسجد، همواره دچار تغییر بوده است و آنگونه که انتظار میرفت، کارکردهای اجتماعی مطلوب خود را در جامعه ایفا نکرده است. پرسش اصلی مقاله این است که؛ علل تغییر جایگاه و کاهش کارکردهای اجتماعی مسجد در دوران معاصر چیست؟ هدف مقاله، دستیابی به مهمترین علل است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از شیوه اسنادی بهره گرفته شد. یافتهها نشان میدهد، تغییرات پدیدآمده در سطوح قانونگذاری، سیاستگذاری و مدیریتی، پدیدآمدن مراکز مشابه و نوع برنامههای عملی در مسجد، سبب تغییر جایگاه اجتماعی و بهتَبَع آن، کاهش کارکردهای مطلوب مسجد بهویژه در مواجهه با مسائل و آسیبهای اجتماعی شده است.
The mosque is the most important social institution of the Islamic society and is considered the axis of other social systems and institutions. The type of relationship and interaction with this holy institution determines the meaning and place of other social institutions in Islamic society. Undoubtedly, in such a structure, the mosque can use all its capacities to create a desirable map in the Islamic society and be effective. Examples of this role-playing can be found in the historical and social experience of Muslims, especially in the early days of Islam. Nevertheless, it seems that in the current society, despite the efforts of those in charge of the Islamic system in the arena of the mosque, the place and function of the mosque has always changed and, as expected, it has not performed its desired social functions in society. The main question of the paper is that "What are the reasons for the change in the place and reduction of the social functions of the mosque in the contemporary era?" The study aims to find out the most important causes. The research method is descriptive-analytical and documentary method is used to collect information. The findings suggest that changes in the levels of legislation, policymaking and management, the emergence of similar institutions and the type of practical programs in the mosque, has changed the social status and, consequently, reduced the ideal functions of the mosque, especially in the face of social problems and harms.
خلاصه ماشینی:
اسلام - کامل و جامعترین دین الهی- پس از تثبیت اولیه، برای تحققبخشیدن به رسالت خود، مسجد را بهعنوان خانه خدا و کانون ایمان، طهارت، تقوی و پایگاه اجتماعی مسلمانان برای شکلدهی نظام اجتماعی مطلوب خود بنیان نهاد با این تفاوت که مسجد برخلاف دیگر معابد، تنها جایگاه عبادت و نیایش دینی نبود؛ بلکه نهادی با کارکردهای متعدد که علاوه بر فعالیتهای عبادی، بهعنوان کانون هدایت، ارشاد، مرکز تعامل و تعاون اجتماعی و محور نظم و تدبیر جامعه اسلامی مورد استفاده قرار میگرفت.
این نوع نگرش و اجراییشدن بخشی از قوانین مربوطه؛ گرچه دستاوردهای خوبی بهویژه در امر ساماندهی و توسعه فضای فیزیکی مسجد در جامعه ایران داشته است، اما به دلائلی؛ همچون، عدمتوجه به نقش مردم و عدمبهرهگیری از ظرفیت سازمانهای دینی مانند: حوزه علمیه و نیز غلبه برخی نگاههای سیاسی بر ابعاد فرهنگی، سبب شده تا برخی از سیاستها و قوانین، مانعی برای محورقرارگرفتن مساجد در بخشهایی از جامعه شده و در نتیجه، کماثری آنها بر تحولات اجتماعی را شاهد باشیم.
با وجود این، متأسفانه، بعد از ورود مراکز نوین آموزشی؛ مانند دانشگاهها، این قرابت میان مسجد و برخی از ابعاد نهاد تعلیم و تربیت؛ علیرغم توجه به ظواهر، بهتدریج به جدایی انجامید و در نهایت، دانش مستقل از آموزههای دینی، شکل جدیدی را بنیان نهاد؛ گرچه در ادامه، با ایجاد مساجد یا مراکزی مشابه، سعی شده، فعالیتهای دینی مسجد را نیز در دانشگاه جای داده و مسجد نیز در مراکز دانشگاهی ایجاد شد؛ اما عملاً آن اتفاق و هدف غایی از نظام آموزشی در جامعه اسلامی تحقق نیافت و ارتباط وثیقی میان متون آموزشی و دیگر ارکان مراکز علمی جدید با مسجد و آموزههای آن شکل نگرفت.