چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی طرحوارههای تصوری پایه در متون علمی و ادبی و مقایسة آنها در چارچوب زبانشناسی شناختی است. بهزعم زبانشناسان شناختی، اهمیت طرحوارههای تصوری بهعنوان بخشی از سازوکار زبان و تفکر این است که آنها بهعنوان مفاهیم جسمیتیافتة اولیه میتوانند بهشکلی نظاممند ساختار مفاهیم پیچیدهتر را فراهم آورند. این مهم باعث اجتنابناپذیر شدن واکاوی آنها در بسیاری از زمینهها میشود. ضرورت این مسئله موجب شد تا این پژوهش به بررسی طرحوارههای تصوری حجمی، حرکتی و قدرتی جانسون، بهعنوان طرحوارههای پایه در متون علمی و ادبی بهعنوان دو گفتمان کاملاً متفاوت، بپردازد. جامعة آماری شامل متون علمی با موضوع زیستشناسی سلولی و مولکولی و داستانهای کوتاه معاصر فارسی زبان است. حجم نمونه شامل بیست مقالة علمی و بیست داستان کوتاه است. روش این پژوهش بهلحاظ هدف، کاربردی و از نوع کیفی، توصیفی و استنباطی است. نتایج بررسیها نشان میدهد که هر سه طرحواره در هر دو نوع گفتمان علمی و ادبی کاربرد دارند که بیشترین میزان در متون ادبی به طرحوارة حرکتی (52 درصد) و در متون علمی به طرحوارة حجمی (56 درصد) اختصاص دارد و این تفاوت بین فراوانی انواع طرحوارهها معنادار است. همچنین میزان جملات بدون طرحواره (91 درصد) در کل پیکرة مورد مطالعه بیشتر از جملات حاوی طرحواره (9 درصد) است و این تفاوت بین فراوانی این دو معنادار است. نتایج پژوهش گویای آن است که استفاده از طرحواره در متون علمی بیشتر از متون ادبی است و این میزان با توجه به معنادار بودن این تفاوت میتواند بهدلیل ساخت انتزاعی مفاهیم علمی باشد که نیاز به طرحواره برای بیان آن مفاهیم را درجهت درک فیزیکی آن تسهیل میبخشد.
The aim of this study is to examine and compare the image schemas in scientific and literary texts within the framework of cognitive linguistics. According to cognitive linguists, the importance of image schemas, as a part of language and thought, is that they, in terms of rudimentary embodied concepts, systematically provide the fundamental building blocks for more complex concepts. That makes their study inevitable in many fields. In this study, we examined Johnson’s basic image schemas (i.e. force, path, and containment) in scientific and literary texts, as two extremely different genres. We used qualitative, descriptive, and inferential methods in our examination. The results show that, despite their significant difference (p < .05), all three schemas are used in both scientific and literary genres. The most frequent schemas in scientific and literary texts were containment schemas (56%) and path schemas (52%), respectively. There also was a significant difference between schematic (9%) and non-schematic (91%) sentences (p < .05). We suggested that the observed difference between the two genres may be due to the fact that scientific concepts are more abstract, and the use of schemas facilitates their understanding.
خلاصه ماشینی:
تأثير نوع طرح واره ها بر ساخت روايي در متون علمي و ادبي اکرم شکاريان بهزادي ١، ارسلان گلفام ٢*، حيات عامري ٣ (دريافت : ١٣٩٨/٥/٢ پذيرش : ١٣٩٨/١٠/٥) چکيده هدف از اين پژوهش بررسي طرح واره هاي تصوري پايه در متون علمي و ادبي و مقايسۀ آن ها در چارچوب زبان شناسي شناختي است .
نتايج بررسي ها نشان مي دهد که هر سه طرح واره در هر دو نوع گفتمان علمي و ادبي کاربرد دارند که بيشترين ميزان در متون ادبي به طرح وارة حرکتي (٥٢ درصد) و در متون علمي به طرح وارة حجمي (٥٦ درصد) اختصاص دارد و اين تفاوت بين فراواني انواع طرح واره ها معنادار است .
در اين پژوهش ، به پرسش زير پاسخ داده ايم : ـ طرح واره هاي تصوري پايه به چه ميزان در متون علمي و ادبي کاربرد دارد؟ در بخش آمار توصيفي، از مجموعه اي از روش ها براي سازمان دهي، خلاصه کردن ، ترسيم جدول و نمودار، و توصيف و تفسير داده هاي جمع آوريشده از نمونۀ آماري استفاده کرده ايم .
از آنجا که حجم متن علمي و ادبي متفاوت است ، براي تعيين صحيح فراواني طرح واره هاي تصوري در پژوهش ، فراواني نسبي (فراواني متغير نسبت به کل جملات پيکرة هر گفتمان ) را به کار بسته ايم .
Assistant Professor of Persian Language and Literature, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran Received: 24/07/2019 Accepted: 26/12/2019 Abstract The aim of this study is to examine and compare the image schemas in scientific and literary texts within the framework of cognitive linguistics.