چکیده:
آسوکه گونهای از روایتهای داستانی عامیانة منطقة سیستان است که در آن راوی جایگاه ویژهای دارد. این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل جایگاه راوی در آسوکههای سیستان شکل گرفته و در آن تلاش شده است تا بهروش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی انواع راوی، سطوح روایی و وجوه کانونیسازی راوی پرداخته شود. نتایج اولیه حاکی از آن است که این روایتها از سطوح روایی مختلفی برخوردار است و در بسیاری از آنها همزمان با روایت راوی دانای کل، آمیختگی و تداخل سطوح روایت دیده میشود. در اغلب آسوکهها، راوی ـ کانونیساز دانای کلی است که با دیدی پرندهوار همهچیز را کانونیسازی میکند و این نگاه او بهندرت امکان جهشهای زمانی یا ابراز عقیده را دراختیار شخصیتهای داستان قرار میدهد. از منظر میزان تداوم کانونیسازی این نتیجه حاصل شد که اغلب روایتهای آسوکه کانونیسازی ثابت دارد و راوی آنها واحد است و تا پایان روایت تغییر نمیکند.
Asuke is a kind of folk narrative in Sistan area in which the narrator plays a central role. In this paper, which seeks to identify and analyze the status of the narrator in Sistan’s Asuke , attempts have been made to explore the types of narratives, intradiegetic level and focalization facets of the narrator through a descriptive-analytical method. The preliminary results indicate that these narratives are rife with diverse levels of narratives, and in many of them, along with the omniscient narrative style, a mingling and interference of narrative levels is seen. In most asukes, it is the omniscient narrator, which thanks to its bird’s eye view, seeks to focalizes almost everything. This view, in turn, denies the characters the chance of anachronies or expression of ideas. From the point of view of the continuity of focalization, it was concluded that in most of asuke narratives that have a steady focalization, there is a single narrator that often remains constant till the end of story.
خلاصه ماشینی:
در اغلب آسوکه ها، راوي ـ کانونيساز داناي کلي است که با ديدي پرنده وار همه چيز را کانونيسازي ميکند و اين نگاه او به ندرت امکان جهش هاي زماني يا ابراز عقيده را دراختيار شخصيت هاي داستان قرار ميدهد.
پرسش هاي پژوهش از اين قرار است : ـ اين روايت ها از چه سطوحي برخوردار است ؟ 239 ـ انواع راوي و کانونيسازي در سطوح مختلف اين روايت ها چگونه است ؟ بررسي راوي و سطوح روايت هاي عاميانه و کانونيسازيهاي مختلف در اين روايت ها کار نوآورانه اي در عرصۀ پژوهش هاي مربوط به ادبيات عاميانه ، به ويژه آسوکه هاي سيستان ، است که برخلاف پژوهش هاي توصيفي و گزارش گونۀ قبل نشان ميدهد راوي، باوجود شکل ساده و به دور از تصنع اين حکايت ها، دربارة چگونگي حضور خويش در داستان چه تصميمي گرفته و حجم اطلاعاتي را که ميخواهد دراختيار خوانندگان خود قرار دهد، چگونه تعيين کرده است ؛ انگيزه هاي شخصيت هاي داستاني را تا چه ميزان آشکار يا نهان ساخته است ؛ آيا در دنياي متن ظاهر شده يا خود را پنهان کرده ؛ با تغيير مداوم کانونيسازي، پويايي و تحرک را تا چه ميزان در روايت بيشتر کرده است .
در برخي از روايت هاي آسوکه که با زاويۀ ديد سوم شخص ارائه ميشود، کانونيسازي و عمل روايت جدا از يکديگرند؛ به اين ترتيب که شخصيت ـ کانونيساز يکي از قهرمانان داستان است که با ادراک و باورهاي مربوط به وضعيت خويش همۀ وقايع را ميبيند و درک ميکند و ميفهمد و راوي ـ کانونيساز اصلي داناي کلي است که با ديدي پرنده وار همه چيز را کانونيسازي ميکند.