چکیده:
در این پژوهش تلاش میشود با استفاده از نظریههای کاربردشناسی به روش توصیفی ـ تحلیلی و با تمرکز بر نظریۀ ادب براون و لوینسون، شیوههای ادبمندی کلام در دو کتاب مقالات شمس تبریزی و فیهمافیه مولوی بررسی و مقایسه شود. در این پژوهش همة بخشهای گفتوگومحور در متن هر دو کتاب تحلیل و بررسی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که از میان شیوههای بیان مرتبط با ادبمندی، بسامد استفاده از شیوة بیان امر مستقیم در فیهمافیه بیشتر از مقالات شمس است؛ علاوهبر این، بسامد استفاده از شیوة پرسش غیرایجابی با کارکرد تهدیدکنندة وجهه در هر دو کتاب یکسان است؛ اما کاهش چشمگیر کارکرد تحقیر در فیهمافیه بیانگر توجه بیشتر مولوی به رعایت وجهة مخاطب است. با توجه به اینکه میزان استفاده از دشواژهها در کتاب مقالات شمس بیشتر از فیهمافیه است، میتوان بهدرستی مدعی شد میزان رعایت ادبمندی کلام در فیهمافیه بیشتر از مقالات شمس است؛ ولی بهعلت ارتباط این دو کتاب با گونة (ژانر) تعلیمی و جایگاه اجتماعی بالای نویسندگانِ هر دو اثر در گفتمان منتسب به خویش، ساختار زبانی کتابهای مقالات شمس و فیهمافیه درمجموع، ادبمحور است.
In this research, using pragmatic theories and the descriptive-analytical method and focusing on Brown and Levinson’s Politeness Theory, politeness strategies in the two works of Shams Tabrizi’s Articles and Fihi Ma Fihi were studied and compared. In this study, all dialogue-oriented sections in the text of both books were analyzed. The results of this study showed that among the politeness-related modes of expression, the frequency of using the direct expression method in Fihi Ma Fihi was higher than Shams’ Articles. In addition, the frequency of employing the non-affirmative technique with a face-threatening function was the same in both books, but the dramatic fall in the humiliation function in Fihi Ma Fihi indicated Mawlawi's greater concern for saving the reader’s face. Considering that the use of taboo words in the book of Shams’ Articles was more than Fihi Ma Fihi, it can be rightly claimed that the extent of observing politeness in Fihi Ma Fihi was more than Shams’s Articles; however, due to the connection of these two books with the educational genre and the high social status of the authors of both works in their own discourse, the linguistic structure of Shams’ Articles and Fihi Ma Fihi was, in general, politeness-oriented.
خلاصه ماشینی:
نتايج اين پژوهش نشان داد که از ميان شيوه هاي بيان مرتبط با ادب مندي، بسامد استفاده از شيوة بيان امر مستقيم در فيه مافيه بيشتر از مقالات شمس است ؛ علاوه بر اين ، بسامد استفاده از شيوة پرسش غيرايجابي با کارکرد تهديدکنندة وجهه در هر دو کتاب يکسان است ؛ اما کاهش چشمگير کارکرد تحقير در فيه مافيه بيانگر توجه بيشتر مولوي به رعايت وجهۀ مخاطب است .
انتخاب اين نظريه براي تبيين و تفسير اين آثار به اين دليل است که نويسندگان هر دو اثر در گفتمان منتسب به خويش از جايگاه اجتماعي بالايي برخوردارند و عواملي همچون فاصلۀ اجتماعي و رابطۀ مريد و مراد نقش مهمي در نوع نگاه به ميزان ادب مندي کلام اين آثار ايفا ميکند؛ بنابراين ، نويسندگان اين جستار با هدف کشف و مقايسۀ مؤلفه هاي ادب مند اين دو کتاب ميکوشند به سؤالات زير پاسخ دهند: - گفت وگوهاي موجود در کتاب هاي مقالات شمس و فيه مافيه تا چه اندازه با الگوهاي ادب مندي زبان منطبق است ؟ - ميزان رعايت ادب مندي کلام در کدام يک از اين کتاب ها بيشتر است ؟ پژوهش برپايۀ اين فرضيات شکل گرفته است : - با وجود حضور امر مستقيم فراوان و پرسش غيرايجابي تهديدکنندة وجهه و دشواژه هاي متعدد، درمجموع ساختار زباني اين کتاب ها به دليل فاصلۀ اجتماعي پيام گير و پيام رسان ، ادب محور است .