چکیده:
شیوع مشکلات سلامتی مزمن، چه در بعد سلامت جسمانی و چه در بعد سلامت روانی در جوامع مدرن رو به افزایش است. در این میان، سلامتی افراد جامعه به عنوان سرمایههای انسانی، در پیشبرد اهداف جوامع موضوعی حائز اهمیت می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عوامل کالبدی- محیطی بر سلامت روان شهروندان تدوین شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری شهروندان ساکن شهر اردبیل بود که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری دادههای میدانی پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق روایی صوری و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از یافتههای حاصل از این پژوهش حاکی از آن بود که خوانایی و کیفیت بصری، دسترسی به فضای سبز شهری، امنیت فضای شهری، کیفیت مبلمان شهری، اختلاط و تنوع کاربریها برسلامت روان شهروندان تاثیر مثبت و معناداری دارد. با عنایت به مقدار ضریب مسیر بدست آمده برای متغیرهای مستقل تحقیق، از بین متغیرهای شناسایی شده کیفیت فضای سبز شهری با مقدار ضریب مسیر 44/0 دارای بیشترین ضریب مسیر و بیشترین تاثیرگذاری بر متغیر وابسته یعنی سلامت روان شهروندان داشت. همچنین متغیر اختلاط و تنوع کاربریهای با مقدار ضریب مسیر 21/0 دارای کمترین تاثیر بر سلامت روان بود.
The prevalence of chronic health problems is increasing, both in terms of physical health and mental health in modern societies. Meanwhile, the health of individuals in society as human capital is important in advancing the goals of thematic communities. The aim of this study was to investigate the role of physical-environmental factors on the mental health of citizens. This research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical method. The statistical population of citizens living in Ardabil was estimated to be 384 using the Cochranchr(chr('39')39chr('39'))s formula. The field data collection tool was a researcher-made questionnaire whose validity was confirmed by formal validity and reliability using Cronbachchr(chr('39')39chr('39'))s alpha test and combined reliability. The results of this study showed that legibility and visual quality, access to urban green space, security of urban space, quality of urban furniture, mixing and variety of uses have a positive and significant effect on the mental health of citizens. Considering the value of the path coefficient obtained for the independent research variables, among the identified variables, the quality of urban green space with the path coefficient value of 0.44 had the highest path coefficient and had the greatest effect on the dependent variable, ie mental health of citizens. Also, the mixing variable and the variety of uses with a path coefficient value of 0.21 had the least effect on mental health.
خلاصه ماشینی:
ارزيابي تاثير عوامل کالبدي-محيطي فضاهاي عمومي بر سلامت روان 1 شهروندان (مطالعه مورد:شهر اردبيل ) دريافت مقاله : ٩٩/٢/٢٤ پذيرش نهايي: ٩٩/٧/١٣ صفحات : ٣١٩-٣٠٧ الميرا عظيمي : دانشجوي دکتري شهرسازي، پرديس بين الملل ، واحد تبريز، دانشگاه آزاد اسلامي، تبريز، ايران .
نتايج حاصل از يافته هاي حاصل از اين پژوهش حاکي از آن بود که خوانايي و کيفيت بصري، د ستر سي به فضاي سبز شهري، امنيت فضاي شهري، کيفيت مبلمان شهري، اختلاط و تنوع کاربريها بر سلامت روان شهروندان تاثير مثبت و معناداري دارد.
عوامل کالبدي و محيطي فضاهاي شهري، با توجه به اينکه فضاهاي عمومي در شهرها به 3 Thompson 4 Dong, Qin 5 Pfeiffer& Cloutier عنوان کانوني براي حضـــور عامه مردم محســـوب ميشـــوند، از اهميت ويژه اي برخوردار هســـتند(حقي و همکاران ،٥٤١:١٣٩٦).
از بديهيترين ويژگي يک شهرمطلوب ، ايجاد و خلق فضاهايياست که در عين برآورده کردن نيازها و احتياجات شـهروندان زمينه رشـد و ارتقاء آنان را نيز مهيا سـازد، از اين رو اين پژوهش به دنبال پاسخگويي به اين سوال است که چه عوامل کالبدي-محيطي بر سلامت روان شهروندان تاثير گذار است ؟ عبدالملکي(١٣٩٥) پژوهشي با عنوان بررسي و تبيين اثرات شکل شهر بر سلامت عمومي شهروندان ، مطالعه موردي: شهر مشهد انجام داده است .
مدل ساختاري پژوهش (منبع : يافته هاي پژوهش ) در ارتباط با فرضيه اول پژوهش که بيان ميدارد به نظر ميرسد خوانايي و کيفيت بصري فضاي شهري بر سلامت روان شهروندان تاثير مثبت و معناداري دارد.
Urban residential environments and senior citizens' longevity in megacity areas: the importance of walkable green spaces, Journal of Epidemiology and Community Health, 56)12(, 913-918.