چکیده:
هدف: برخورداری کارکنان دانشگاه سمنان از مفهوم سرمایۀ روانشناختی مثبت موجب میشود تا علاوه بر مقابلۀ بهتر در برابر موقعیتهای استرسزا و ضربههای روحی و روانی وارده بر دانشگاه، کمتر دچار تنش شوند؛ لذا اینگونه کارکنان دارای سلامت روانشناختی بالاتری نیز میباشند. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر ترومای سازمانی بر بدبینی سازمانی با نقش تعدیلگری سرمایۀ روانشناختی بود. روش: این مطالعه از نوع پیمایشی- مقطعی بود. جامعۀ آماری پژوهش، کلیۀ کارکنان دانشگاه سمنان بود. با توجه به جدول کرجسی- مورگان نمونهای به تعداد 213 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار اصلی گردآوری دادهها سه پرسشنامۀ استاندارد ترومای سازمانی؛ بدبینی سازمانی و سرمایۀ روانشناختی بود که پایایی آنها به ترتیب با محاسبۀ آلفای کرونباخ 0/89، 0/85 و 0/92 تایید شده بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری از نرمافزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شد. یافتهها: ترومای سازمانی تاثیر مثبت و معناداری بر بدبینی سازمانی دارد(ضریب بتا: 0/403، تی=5/249). همچنین سرمایۀ روانشناختی رابطۀ بین ترومای سازمانی و بدبینی سازمانی را با بتای 0/025- و آمارۀ آزمون 2/540 تعدیل میکند. نتیجهگیری: سرمایۀ روانشناختی به وسیله افزایش خودکارامدی، امید، خوشبینی و تابآوری موجب کاهش ترومازدگی میشود.
Objectives:The staff of Semnan University has the concept of positive psychological capital, in addition to better coping with stressful situations and psychological traumas on the university; they are less stressed, so such employees also have higher psychological health. In this regard the purpose of this study is to investigate the effect of organizational trauma on organizational cynicism with an emphasis on the role of moderation of psychological capital. Method: This is an applied and descriptive study and has been performed by survey method. The statistical population is all the staff of Semnan University. According to Krejcie-Morgan table, a sample of 213 people was selected by simple random sampling method. The main instrument for data collection was three Standard Trauma questionnaires, Organizational cynicism and Psychological capital. Their reliability and validity by calculating the Cronbach's alpha coefficient 0.89, 0.85 and 0.92 respectively and Structural equations’ modeling from Smart-Pls software was used to analyze data. Results : The results indicate that organizational trauma has a positive and significant effect on organizational cynicism (β= 0.403, T= 5.249). Psychological capital moderates the relationship between organizational trauma and organizational cynicism (β= -0.025, T= 2.540). Conclusion: the authors of the survey conclude that Psychological capital reduces trauma by increasing self-efficacy, hope, optimism and resilience.
خلاصه ماشینی:
تأملي بر نقش تروماي سازماني بر بدبيني سازماني با نقش تعديلگر سرمايۀ روانشناختي (مورد مطالعه : کارکنان دانشگاه ◇ سمنان) ٢ مرتضي ملکي مين باش رزگاه ١؛ عباسعلي رستگار محسن عين علي ٣؛ هوشمند باقري قرهبلاغ ٤ چکيده هدف: برخورداري کارکنان دانشگاه سمنان از مفهوم سرمايۀ روانشناختي مثبت موجب مي شود تا علاوه بر مقابلۀ بهتر در برابر موقعيتهاي استرسزا و ضربه هاي روحي و رواني وارده بر دانشگاه، کمتر دچار تنش شوند؛ لذا اين گونه کارکنان داراي سلامت روانشناختي بالاتري نيز مي باشند.
تروماي سازماني مي تواند اثرات ويرانگري روي رفتار اخلاقي ، وجدان کاري کارکنان و بدبيني سازماني داشته باشد(رحيمي و آقابابايي، ١٣٩٨)؛ اما وجود سرمايۀ روانشناختي قوي و مثبت مي تواند اين اثر مخرب را تعديل و کمتر کند.
با توجه به مطالب پيش گفته ، مي توان بيان کرد که افزايش مؤلفه هاي سرمايۀ روانشناختي مي تواند موجب شود تا کارکنان دانشگاه روابط و تعاملات خود را در سازمان مديريت کنند و از ترومازدگي در امان بمانند و از طرفي ، با ممانعت از تروما، بدبيني سازماني را کاهش دهند.
در مدل مفهومي پژوهش حاضر، تأثير سازمان ترومازده روي بدبيني سازماني کارکنان با نقش تعديلگر سرمايۀ روانشناختي مثبت سنجيده ميشود که در شکل ١ نمايش داده شده است .
جدول٣: بررسي فرضيه هاي پژوهش (به تصوير صفحه مراجعه شود)د) بحث و نتيجه گيري هدف از پژوهش حاضر، بررسي تأثير تروماي سازماني بر بدبيني سازماني با نقش تعديلگري سرمايۀ روانشناختي کارکنان دانشگاه سمنان است .
“The Relationship between Organizational Anti-Citizenship Behavior, Organizational Laziness, and Organizational Trauma on the Work Conscientiousness of Physical Education Teachers with the Mediating Role of Organizational Cynicism”.