چکیده:
اثر تجارت بر تحرکات برون مرزی نیروی انسانی را میتوان از جنبههای مختلف بررسی کرد. باز بودن اقتصاد خود اثرات متفاوتی بر دیگر شاخصهای اقتصادی و بهطورکلی شرایط اقتصادی و از آن طریق رفاه جامعه دارد که خود بر تصمیمگیری افراد در خصوص مهاجرت مؤثر است. این تحقیق با استفاده از یک الگوی حداکثر درستنمایی پواسن نما و با پیروی از مدل جاذبه، به بررسی پدیده جریان مهاجرت از 35 کشور مبدأ به 20 کشور عضو OECD در دورهی زمانی 2000 تا 2018 پرداخته است. بر اساس نتایج الگو، افزایش تجارت کشورهای مقصد موجب افزایش جریان مهاجرت به آن کشورها (عامل جاذبه) و افزایش این شاخص در کشورهای مبدأ جریان مهاجرت را کاهش میدهد (عامل دافعه). همچنین افزایش تولید ناخالص داخلی کشورهای مقصد، افزایش جمعیت کشورهای مبدأ، افزایش حجم تجارت کشورهای مقصد و افزایش نرخ بیکاری کشورهای مبدأ؛ عوامل جاذبهی جریان مهاجرت از کشورهای مبدأ به کشورهای منتخب OECD شناخته شدهاند و کاهش این متغیرها میتواند عامل دافعه مهاجرت تلقی شوند.
طبقهبندی JEL: C23، F16، F22، F41، J61
The effect of trade on the international movements of human resources can be examined from different aspects. The openness of the economy has different effects on other economic indicat ors and economic conditions in general, and through it the welfare of society, which affects people's decisions about migration. This study using a Poisson Pseudo Maximum Likelihood model and the gravity Approach, examines the phenomenon of migration flows from 35 countries of origin to 20 OECD countries. According to the results, increasing trade in destination countries increases the flow of migration to those countries (pull factor) and increasing this index in the countries of origin reduces the flow of emigration (push factor). Also, increasing the GDP of the destination countries, increasing the population of the countries of origin, increasing the trade volume of the destination countries and increasing the unemployment rate of the countries of origin; The factors that attract migration flows from countries of origin to selected OECD countries are known, and reducing these variables can be considered as a push factor in migration phenomenon. JEL Classification: C23، F16، F22، F41، J61
خلاصه ماشینی:
هم چنين افزايش توليد ناخالص داخلي کشورهاي مقصد، افزايش جمعيت کشورهاي مبدأ، افزايش حجم تجارت کشورهاي مقصد و افزايش نرخ بيکاري کشورهاي مبدأ؛ عوامل جاذبه ي جريان مهاجرت از کشورهاي مبدأ به کشورهاي منتخب OECD شناخته شده اند و کاهش اين متغيرها مي تواند عامل دافعه مهاجرت تلقي شوند.
ديدگاه ديگري در اين زمينه وجود دارد؛ براي مثال مهاجرت با بهبود شرايط مهارتي و آموزشي مهاجران همراه است و در بلندمدت و در صورت بازگشت اين مهاجران ، منجر به جهش اقتصادي در کشور مبدأ مي شود (دي هاس ٣، ٢٠٠٩ و ٢٠١٠)، مائورين ٤ (٢٠١٠) بر اين باور بوده است که ناهمگني قومي ايجاد شده در اثر مهاجرت ، تأثير منفي بر حمايت از مخارج رفاه اجتماعي در کشور سوئد (نمونه اي از کشورهاي با درآمد سرانه ي بالا در دنيا) دارد.
مايدا٢ (٢٠٠٥)، عوامل مؤثر اقتصادي و غيراقتصادي بر مهاجرت را تحليل کرده و عواملي از جمله سطح بهره وري نيروي کار، درآمد حقيقي نيروي کار در کشورهاي مبدأ و مقصد، فاصله ي جغرافيايي ، مرز مشترک ، زبان رايج بين دو کشور، سابقه مستعمراتي و جمعيت هاي دو کشور را در مدل خود بررسي کرده است .
ازجمله اين مطالعات مي توان به موارد زير اشاره کرد: مصطفي زاده (١٣٩٥)، در يکي از بخش هاي پايان نامه کارشناسي ارشد خود و عرب مازار و همکاران (١٣٩٦)، عوامل مؤثر بر جريان مهاجرت نيروي کار از ايران به ٨ کشور خارجي را بررسي کرده اند.
The impact of the economic crisis on international migration: a review.