چکیده:
در این مقاله الگوی هم افزایی فرهنگی در ایران ارائه شده است. تنوع فرهنگی موجود در ایران و مواجهه فرهنگ ایرانی با پدیدۀ جهانی شدن دو ضرورت اساسی طراحی الگوی هم افزایی فرهنگی به عنوان الگوی مطلوب مدیریت فرهنگی در کشور می باشند. روش این تحقیق از نوع توصیفی – پیمایشی و ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته شامل 70 سؤال بود. جامعه آماری این تحقیق شامل فارغ التحصیلان دکتری مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی در کشور بودند که تعداد این افراد تا زمان پژوهش 22 نفر تعیین گردید. علت انتخاب فارغ التحصیلان دکتری مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی به عنوان جامعه آماری، تخصص و بلوغ علمی و فرهنگی این افراد در مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی، موضوع مورد پژوهش می باشد. هم افزایی فرهنگی مؤثرترین رویکرد مدیریت تأثیرات تنوع فرهنگی است که براساس نتایج حاصل از تحقیق الگویی در چهار بعد و هشت مؤلفه بعنوان الگوی هم افزایی فرهنگی در ایران طراحی گردید. این ابعاد و مؤلفه ها شامل بعد راهبردی (اهداف فرهنگی مشترک و روشن، رهبری اثربخش فرهنگی)، بعد اجتماعی (تعهد به اهداف مشترک فرهنگی، اعتماد اجتماعی)، بعد فرهنگی (ارتباطات میان فرهنگی، گفتگوی بین فرهنگی)، بعد مهارتی (هوش فرهنگی و خلاقیت فرهنگی) می باشند. همچنین در این مقاله عوامل مؤثر و اهمیت آنها در ایجاد و توسعۀ هم افزایی فرهنگی و واگرایی فرهنگی در ایران مشخص شدند.
This article presents a cultural convergence model in Iran. Iran’s cultural diversity and the encounter between globalization phenomenon and Iranian culture are the two basic necessities in designing the cultural convergence model as the optimum cultural management model in Iran. The method employed in the research was descriptive- survey and a questionnaire having 70 questions was the data collection instrument. The statistical sample included 22 Ph.D. graduates of cultural management and planning. The reason for selecting this sample was their scientific and cultural expertise in management and cultural planning. Cultural convergence, is the most effective approach in managing the impacts of cultural diversity and based on the results of this research a model having four dimensions and eight components was designed as cultural convergence model in Iran. These dimensions and components included strategic dimension (clear common cultural goals, effective cultural leadership), social dimension (commitment to common cultural goals, social trust), cultural dimension (intracultural communications, intercultural dialogue), and skill dimension (cultural intelligence and cultural creativity). Furthermore, the effective factors and their significance in creating and development of cultural convergence and divergence were specified.
خلاصه ماشینی:
اين ابعـاد و مؤلفه ها شـامل بعد راهبردي (اهداف فرهنگي مشـترک و روشـن ، رهبري اثربخش فرهنگي )، بعد اجتماعي (تعهد به اهداف مشـترک فرهنگـي ، اعتماد اجتماعي )، بعد فرهنگي (ارتباطات ميـان فرهنگي ، گفت وگـوي بين فرهنگي )، و بعد مهارتـي (هوش فرهنگي و خلاقيـت فرهنگي ) اسـت ؛ همچنيـن ، عوامل مؤثر و اهميت آن هـا در ايجاد و توسعه ي هم افزايي فرهنگي و واگرايي فرهنگي در ايران مشخص شدند.
بحث و بررسي دستيابي به هم افزايي فرهنگي در ايران در قالب ابعاد و مؤلفه هايي فراهم مي شود که مسـتلزم حرکت و فعاليت در جهت تحقق هشـت مؤلفه در قالب چهار بعد اساسي است ، که شامل بعد راهبردي (اهداف فرهنگي مشترک و روشن ، رهبري اثربخـش فرهنگي )، بعـد اجتماعي (تعهد به اهداف مشـترک فرهنگي ، اعتماد اجتماعـي )، بعد فرهنگي (ارتباطات ميـان فرهنگي ، گفت وگوي بين فرهنگي )، بعد مهارتي (هوش فرهنگي و خلاقيت فرهنگي ) هستند.
اگر در تعيين اهداف ، صرفا به خواسـته ها و نياز يک يا چند گروه خاص از جامعه توجه شود و ساير گروه ها در نظر نيايند، کاري جز کمک به گسستن پيوندهاي اجتماعي انجام نشده است ، و به همين دليل ، سياست گذاران فرهنگي جامعه بايد در تعييـن اهداف فرهنگي به خواسـته ها و نيازهاي کليه ي اقوام ، اديان ، مذاهب و خـرده فرهنگ هاي ايراني توجه داشـته و اهدافي را تعيين و تدوين کنند که بيانگر خواسته هاي اکثريت افراد جامعه باشد.