چکیده:
اندیشمندان هنگام توجه به توانمندیهای مدیریتی زنان در بیرون از منزل، از یک سو، به ورود طیف گستردهای از زنان در نیروی کار و از سوی دیگر به تبعیض علیه زنان در اشغال پستهای مدیریتی و موقعیتهای قدرتمند سازمانی اشاره مینمایند. اگر چه اشتغال زنان در سازمانهای کار بیرون از منزل را می توان به عنوان مدرک وقوع تغییر در نظر گرفت، ولی ایجاد فرصتهایی که آنها بتوانند قابلیتهای مدیریتی خود را به نمایش بگذارند از اهمیت ویژهای برخوردار است و این امر نیازمند شناسایی و ارزیابی توانمندیهای مدیریتی زنان است. در این پژوهش توانمندی مدیریتی زنان با روش کمی و کیفی در میان 172 نفر از زنان آموزش و پرورش، دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز که مشاغل مدیریتی را تجربه نمودهاند، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. در روش کمی از شاخصهای برقراری ارتباط اجتماعی، اعتماد به نفس و خلاقیت استفاده شده است. در روش کیفی تفسیر زنان مورد مطالعه از ویژگیهای مدیران زن توانمند، راههای رسیدن به این ویژگیهای مدیریتی، ملاکهای ارزیابی مدیر توانمند و شیوههای مسالهیابی و حل مساله مورد توجه قرار گرفته است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که اگرچه زنان مورد مطالعه از توانمندی مدیریتی نسبتا بالائی (با توجه به ارزیابی خود ایشان) برخوردارند ولی بستر سازمانی و اجتماعی مناسب جهت توانمندسازی زنان به اندازه کافی وجود نداشته و دگرگونی و تحول در ساختار مدیریتی سازمانها به نفع زنان به کندی انجام میشود.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به چارچوب نظری پژوهش، این پژوهش به دنبال پاسخ به پرسشهای زیر میباشد: 1- توانمندی مدیریتی زنانی که در سطوح مختلف تجربه مدیریت دارند برحسب شاخصهای سنجش توانمندی مدیریتی مانند توانایی برقراری ارتباط اجتماعی، اعتماد به نفس و خلاقیت تا چه حد است؟ 2- جو حاکم بر سازمان چه تأثیری بر توانمندی مدیریتی زنان دارد؟ 3- ارزیابی مدیران زن از توانمندی مدیریتی زنان چگونه است؟ و آنها چه تفسیری از زنان توانمند در عرصه مدیریت دارند؟ روش شناسی در این پژوهش از روش کیفی و کمی جهت جمع آوری و تحلیل اطلاعات استفاده شده است."