چکیده:
این مقاله به کتاب انسان شناسی الن مریام (۱۹۲۳ـ۱۹۸۰)، نگاهی منتقدانه دارد در حالیکه، روند تاریخ اتنوموزیکولوژی، این اثررا به عنوان یکی از مبانی های این رشته مورد توجه قرار می دهد. دانش موسیقی شناسی و ارتباط آن با انسان شناسی بعد از نیمه دوم قرن بیستم، به نوعی در پیوند موسیقی و انسان به تدریج گره خورده است. این مقاله قصد دارد با درنظرگرفتن محورهای اساسی و بنیادین «انسان موسیقایی» این اثر را در نظریه های معاصر بررسی نماید. احتمالا طرح برخی مبانی های مریام در این کتاب، امروز برای خود او نیز اگر زنده بود، با چالش هایی مواجه بود. روند این نقد و بررسی، مقایسه هایی در روش ها و اندیشه های موسیقی شناسی تطبیقی خواهد داشت که در یکی دو دهه اخیر، دوباره با انجمنهای بین المللی موسیقی احیا گردیده است. اما نگاه اساسی این مقاله، نقد معاصر درون رشته ی، موسیقی شناسی قومی است که معتقد به استفاده از نظریه ها و روش هایی مستقل تر از علوم انسانی یا علوم اجتماعی است.
This article takes a critical look at Alan Merriam's book Anthropology (1923-1980), while the history of ethnomusicology considers this work as one of the foundations of the field. The knowledge of musicology and its relation to anthropology after the second half of the twentieth century is somehow gradually tied to the connection between music and Human. This article intends to examine this work in contemporary theories by considering the basic and fundamental axes of “Human Musical”. Probably, the design of some of Merriam’s principles in this book, if he were alive today, would face challenges. The process of this critique will have comparisons in the methods and ideas of comparative musicology that have been revived in the last decade or two with international music associations. But the main focus of this article is the interdisciplinary critique within the field of Ethnomusicology, which believes in the use of theories and methods more independent of the humanities or social sciences
خلاصه ماشینی:
جامعیـت مریام در رهبری این تفکردر نقل قول برونو نتل (Bruno Nettl) نیز مشهود است : اوعاشق گفتگو و بحث ، دارای انسجام فکری ، با پاسخ های قاطعانه و بی پـروا همیشـه افکار منطقی خود رو بـه دقـت بیـان مـی کـرد، بخـش اعظـم زنـدگیش بـه پـژوهش اختصاص داشت و در حوزه موسیقی شناسی قومی یکـی از بزرگتـرین رهبـران اسـت .
مبنایشـان نیز این است که تحلیل میان فرهنگی موسیقی ها می توانـد روشـنگر پرسـش هـای بنیـادین درباره ی تکامل انسان باشد که پس از جنگ جهانی دوم ، و تا حد زیـادی بـه سـبب آن ، در امریکا براساس الگوهای مردم شناسی فرهنگی، رشته ی جدیـدی بـه نـام موسـیقی شناسـی قومی از درون آن شکل گرفت (سویج و براون ٢٠١٣).
موسیقی شناسی قومی امروزه بـا سـه نـوع نظریـه سروکار دارد : نظریه ی اجتماعی، نظریه ی موسیقی، نظریه ی موسـیقی شناسـی قـومی، کـه البته بنظر میرسد در این تکامل ، کفه ی نظریه ی اجتماعی نسبت بـه بقیـه سـنگین تـر شـده است (همان ).
از طرفی می توان گفت ، انتخاب عنوان کتاب انسان شناسی و موسیقی توسـط مریام نیز بسیار هوشمندانه بوده و در نگاه اول چنین می نمایـد کـه قصـد دارد بـه دو رشـته مستقل از هم بپردازد، در حالیکه در بخش نخستین کتاب مسـتقیما بـدنبال تعریـف دقیـق و مشترکی از این دو رشته بعنوان «موسیقی شناسی قومی» است که البته ، بر پایه ی نظریه هـای علوم انسانی بیشتر استوار اسـت .