خلاصه ماشینی:
وقتی شاعری چون باباطاهر، دوبیتیای را به پرسش اختصاص میدهد، باید دنبال این بود كه چرا در كلیت سخنش، این شكل را گنجانده است؟ با دقت در خود این اشعار است كه میتوان دریافت كه قصد شاعر، توصیف احوال خودش است یا با ارجاع به جامعه است و میخواهد، برونگرایانه، احوال اجتماعی را نشان دهد یا تشویقگرایانه احوال برتری معشوق را بیان میكند یا وزن، قافیه، تركیبها، تشبیهها، استعارهها و به عبارتی، جنبۀ ادبی گفتمان حاكم بر متن را به نمایش بگذارد.
اشعار پرسشی باباطاهر كمتر وجه برونگرایانه و اجتماعی دارد، اما او نیز از عیبگیران، ملول است و لب به شکایت از ایشان گشوده است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} اغراض ثانوی استفهام در اشعار باباطاهر غرض اصلی پرسش، طلب آگاهی و رفع مجهول است، اما گاهی شاعر برای تأثیر بیشتر کلام، به جای سایر انواع جمله، از آن استفاده میکند: 1.
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} باباطاهر، گاهی ناآگاهی خود را به قصد اغراق در موضوع به شکل سؤالی بیان کرده است.
تعظیم {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} در این نمونه، باباطاهر، آه خود را تعظیم کرده است.
If we can investigate these commentaries from the perspective of reception and expectation horizon (a branch of hermeneutics theory), concurrently authored with the speared of this theory, we can obviously find out a lack of support for this theory and its different equivalents.
Keywords: Commentaries Divan-e-Hafez, expectation horizon, hermeneutic, Reception Theory, mystical interpretation.