چکیده:
در این مقاله، از طریق تطبیق گزارشهای تاریخی کتاب استتار الامام با گزارشهای منابع غیراسماعیلی تلاش میشود میزان اعتبار این کتاب بهعنوان یک منبع تاریخنگارانه در بازسازی تاریخ اسماعیلیانِ پیش از سال 297 هجری بررسی و تحلیل شود. نتایج نشان میدهد که مراجعهی انتقادی به آثار اسماعیلی در کنار منابع غیراسماعیلی میتواند بهعنوان گام مهمی در بازسازی تاریخ فاطمیان در دورهی ستر حائز اهمیّت باشد و به رفع ابهامات تاریخی این فرقه بهویژه در دورهی زمانی مذکور که مابین شهادت امام جعفر صادق(ع) تا قدرتیابی فاطمیان در افریقیه میباشد کمک شایانی بکند. نتایج این مقاله از طریق مقابلهسازی گزارشهای کتاب استتار الامام با گزارشهای منابع غیر اسماعیلی نشان میدهد که به دلیل سرّی بودن دعوت اسماعیلیه در دوران ستر، بازسازی برخی رخدادهای مرتبط با تاریخ این فرقه در این دوران تنها از طریق منابع داخلی آنان میسر است، امری مهم که غفلت یا عدم توجه کافی به آن تا به امروز سبب ارائهی گزارشهایی نارسا و گاه متناقض از تاریخ سیاسی و فرهنگی این دوران گمشده از تاریخ اسماعیلیان شده است. گردآوری دادهها در این مقاله به شیوهی کتابخانهای و تحلیل دادهها مبتنی بر روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد تطبیقی است.
Abstract
In this article, by comparing the historical reports of the book Estirar al-Emam with the reports of non-Ismaili sources, an attempt is made to examine and analyze the validity of this book as a historiographical source in reconstructing the history of the Ismailis before 297 AH. The results show that a critical reference to Ismaili works along with non-Ismaili sources can be an important step in reconstructing the history of the Fatimids during the absence era and help to remove the historical ambiguities of this sect, especially in the period between martyrdom of Imam Ja‘far Sadegh (PBUH) until the Fatimids’ gain power in Africa. Comparing the reports of the book Estitar al-Emam with the reports of non-Ismaili sources show that, due to the secrecy of the Ismaili invitation during the absence era, some events related to the history of this sect in this period can reconstructed only through internal sources. It is an important fact that has neglected or not paid enough attention and led to inaccurate and sometimes contradictory accounts of the political and cultural history of this lost period of Ismaili history. Data collection in this article is in library method and data analysis is based on qualitative content analysis with a comparative approach.
خلاصه ماشینی:
نتـایج ایـن مقالـه از طریق مقابله سازی گزارش های کتاب استتار الامـام بـا گـزارش هـای منـابع غیـر اسماعیلی نشان می دهد که به دلیل سرّی بودن دعوت اسـماعیلیه در دوران سـتر، بازسازی برخی رخدادهای مرتبط با تاریخ این فرقه در این دوران تنها از طریـق منابع داخلی آنان میسر است ، امری مهم که غفلت یا عدم توجه کافی به آن تـا بـه امروز سبب ارائه ی گزارش هایی نارسا و گاه متناقض از تاریخ سیاسی و فرهنگی این دوران گمشده از تاریخ اسماعیلیان شده است .
ایـن بـدان خـاطر اسـت کـه فعالّیـت اسـماعیلیان مبتنـی بـر نظـامی سـرّی و سلسله مراتبی بود که اطلاعات مربوط به آن برای غیراسماعیلیان قابل دسترسی نبوده است ؛ لذا وجود گزارش های اسماعیلی راجع به تاریخ و عقاید آنـان از حیـث رویـارویی آن بـا داده های ارائه شده در منابع غیراسماعیلی در راستای ارائه ی تصویری روشن و واقـع بینانـه از تاریخ و عقاید این فرقه حائز اهمیت است .
Sources Transliteration Sources in Persian and Arabic - Āqā Bozorg Tehranī, Moḥammad Moḥsen (1403), Al-Ẕorrīa ila Taṣānīf al-Šī’a, edited by Aḥmad b.
- ‘Emād al-Dīn, Edrīs (2006), Tārīḵ al-Kolafā al-Fāṭemīīn bil-Ḡarb al-Qism al-ḵāṣ min Kitāb ‘Oyūn al-Aḵbār, edited by Moḥammad Ya’lāvī, Beirut: Dār al-Maḡrib al-Eslāmī.
‘Alī (1427), Al-Morfī al-Kabīr, edited by Moḥammad Ya’lāvī, Beirut: Dār al-Ḡarb al-Eslāmī.
Aḥmad (1409), Tārīḵ al-Eslām wa Wafīāt al-Mašāhīr wa al- ‘Alām, edited by ‘Omar Tadmorī, Beirut: Dar al-Kotob al-‘Arabī.