چکیده:
هدف: هدف این پژوهش تدوین مدل علّی تعارضات زناشویی بر اساس سبکهای دلبستگی با نقش واسطهای طرحوارههای بریدگی/طرد و خودگردانی/عملکرد مختل در زنان در آستانه طلاق بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع مطالعه همبستگی و جامعه آماری زنان دارای تعارضات زناشویی در آستانه طلاق شهر تهران بود که در بازه زمانی اردیبهشت تا آبان 1399 به مراکز شورای حل اختلاف خانواده منطقه سه شهر تهران مراجعه کرده بودند که با استفاده از نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای از بین هفت مرکز شورای حل اختلاف خانواده سه مرکز انتخاب و حجم نمونه براساس نرم افزار آماری سمپل پاور 440 زن انتخاب شد. سپس پرسشنامههای تعارضات زناشویی براتی و ثنایی، 1379، دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید 1990 و طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ 1988 توسط آنها تکمیل و دادهها با استفاده از معادلات ساختاری تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که مسیر مستقیم برازش مدل از دلبستگی ایمن با طرحوارههای بریدگی/طرد (24/ 0-=β) و خودگردانی/عملکرد مختل (27/ 0-=β) و سبک دلبستگی اجتنابی با طرحواره بریدگی/طرد (16/ 0=β) و طرحواره خودگردانی/عملکرد مختل (11/ 0=β)؛ و همچنین از سبک دلبستگی دوسوگرا با طرحواره بریدگی/طرد (50/ 0=β) و طرحواره خودگردانی/عملکرد مختل (30/ 0=β؛ بین سبک دلبستگی ایمن با تعارض زناشویی (17/ 0-=β) و سبک دلبستگی اجتنابی (23/ 0=β) و دوسوگرا (56/ 0=β) تعارض زناشویی شدت اثر مطلوبی دارد. همچنین بین طرحواره بریدگی/طرد (39/ 0=β) و طرحواره خودگردانی/عملکرد مختل (40/ 0=β) با تعارضات زناشویی اثر مستقیم مطلوبی داشته است. نتیجهگیری: برآیند پژوهش نشان داده است که طراحی مدل ساختاری مناسب برای پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس سبکهای دلبستگی و با نقش واسطهای طرحوارههای بریدگی/طرد و خودگردانی/عملکرد مختل در زنان در آستانه طلاق با مدل نظری مطابقت داشته و از برازش مطلوبی برخوردار است؛ هدف: هدف این پژوهش تدوین مدل علّی تعارضات زناشویی بر اساس سبکهای دلبستگی با نقش واسطهای طرحوارههای بریدگی/طرد و خودگردانی/عملکرد مختل در زنان در آستانه طلاق بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع مطالعه همبستگی و جامعه آماری زنان دارای تعارضات زناشویی در آستانه طلاق شهر تهران بود که در بازه زمانی اردیبهشت تا آبان 1399 به مراکز شورای حل اختلاف خانواده منطقه سه شهر تهران مراجعه کرده بودند که با استفاده از نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای از بین هفت مرکز شورای حل اختلاف خانواده سه مرکز انتخاب و حجم نمونه براساس نرم افزار آماری سمپل پاور 440 زن انتخاب شد. سپس پرسشنامههای تعارضات زناشویی براتی و ثنایی، 1379، دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید 1990 و طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ 1988 توسط آنها تکمیل و دادهها با استفاده از معادلات ساختاری تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که مسیر مستقیم برازش مدل از دلبستگی ایمن با طرحوارههای بریدگی/طرد (24/ 0-=β) و خودگردانی/عملکرد مختل (27/ 0-=β) و سبک دلبستگی اجتنابی با طرحواره بریدگی/طرد (16/ 0=β) و طرحواره خودگردانی/عملکرد مختل (11/ 0=β)؛ و همچنین از سبک دلبستگی دوسوگرا با طرحواره بریدگی/طرد (50/ 0=β) و طرحواره خودگردانی/عملکرد مختل (30/ 0=β؛ بین سبک دلبستگی ایمن با تعارض زناشویی (17/ 0-=β) و سبک دلبستگی اجتنابی (23/ 0=β) و دوسوگرا (56/ 0=β) تعارض زناشویی شدت اثر مطلوبی دارد. همچنین بین طرحواره بریدگی/طرد (39/ 0=β) و طرحواره خودگردانی/عملکرد مختل (40/ 0=β) با تعارضات زناشویی اثر مستقیم مطلوبی داشته است. نتیجهگیری: برآیند پژوهش نشان داده است که طراحی مدل ساختاری مناسب برای پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس سبکهای دلبستگی و با نقش واسطهای طرحوارههای بریدگی/طرد و خودگردانی/عملکرد مختل در زنان در آستانه طلاق با مدل نظری مطابقت داشته و از برازش مطلوبی برخوردار است؛ لذا برای انسجام و خلق رابطه زناشویی مطلوب، میتوان با شناخت طرحوارههای هر یک از زوجها، نوع سبک دلبستگی و تقابل عناصر درون روانی آنها، روابط زوجها را بهبود بخشید.
Aim: The present study aimed to develop a causal model of marital conflict based on attachment styles with the mediating roles of disconnection/rejection and impaired autonomy/performance schemas in women on the verge of divorce. Method: The study was descriptive and correlational, and its statistical population consisted of women with marital conflict on the verge of divorce who visited the Family Dispute Resolution Council Center in District 3 of Tehran from May to November 2020. Using multi-stage random sampling, we selected three out of seven centers of the Family Dispute Resolution Council Center and the sample size of 440 was selected based on the sample power software. They responded to the Barati and Sanaei Marital Conflict Questionnaire (2000) , Collins and Read adult attachment Scale (1990) , and the Young Schema Questionnaire (1988) , and they analyzed data using structural equations. Results: The results indicated the direct path of fitting the model from secure attachment with disconnection/rejection schema (β=-0. 24) and impaired autonomy and performance (β=-0. 27) , and avoidant attachment style with disconnection/rejection schema (β=0. 16) , and the impaired autonomy/performance schema (β=0. 11) , as well as ambivalent attachment style with disconnection/rejection schema (β= 0. 50) , and the impaired autonomy/performance schema (β=0. 30) , and between secure attachment style and marital conflict (β=-0. 17) and avoidant attachment style (β=0. 23) and ambivalent style (β=0. 56) marital conflict with a positive effect size. Furthermore, the disconnection/rejection schema (β=0. 39) , and impaired autonomy/performance schema (β=0. 40) had a positive direct effect on marital conflicts. Conclusion: The research results indicated that the design of an appropriate structural model for predicting marital conflict based on the attachment styles with the mediating roles of disconnection/rejection and impaired autonomy/performance schema in women on the verge of divorce complied with the theoretical model and had a good fit. To create a coherent and favorable marital relationship, we can improve the couples' relationship by understanding their schemas, types of attachment styles, and confrontation of their mental elements.
خلاصه ماشینی:
نتیجه گیری: برآیند پژوهش نشان داده است که طراحی مدل ساختاری مناسب برای پیش بینی بریدگی /طرد و خودگردانی /عملکرد مختل در تعارضات زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی و با نقش واسطه ای طرحواره های بریدگی/طرد و زنان در آستانه طلاق .
با توجه به جدید بودن موضوع و این که مشکلات ارتباطی زوجین در کشورمان به گونه های مختلفی رو به افزایش است ، ضروری به نظر می رسد که بتوانیم داده های تجربی و اطلاعات آماری را در زمینه پیش بینی تعارضات زناشویی براساس سبک های دلبستگی با میانجی گری طرحواره های ناسازگار بریدگی/طرد و خودگردانی/عملکرد مختل بر روی زنان در آستانه طلاق به دست آوریم ؛ لذا بنابر مطالب فوق و با عنایت به جدید بودن موضوع و اهمیت آن در جامعه پژوهش حاضر قصد دارد در نهایت به این سئوال اساسی زیر پاسخ دهد.
١-آیا تعارضات زناشویی را بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه طرحواره های بریدگی/طرد و خودمختاری/عملکرد مختل در زنان در آستانه طلاق می توان پیش بینی کرد؟ روش پژوهش روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی، از نوع مطالعه همبستگی چند متغیری است که از معادلات ساختاری استفاده شده است ؛ جامعه آماری این پژوهش شامل کلیۀ زنان در آستانه طلاق منطقه سه شهر تهران بود که در سال ١٣٩٩ به مراکز شورای حل اختلاف خانواده منطقه ٣ تهران مراجعه نموده اند.