چکیده:
بیان مسئله:
نظریه لحظه قطعی هانری کارتیه برسون کشف و شهودی ادراکی از آموزه های بودیسم است. در این نظریه برسون معتقد است که عکاس برای عکس گرفتن باید جذب واقعه شود و در مرکز وقایع قرار گیرد. در این صورت، واقعه همه ضرباهنگ ساختار همان شکل را به خود می گیرد و اگر عکاس بتواند این لحظه را دریابد، لحظه قطعی را دریافته است.
هدف پژوهش:
پژوهش حاضر به آن می پردازد که تاثیر نظریه لحظه قطعی در آثار رزمنده-عکاسان جنگ تحمیلی به چه نحو به نمایش درآمده است. بنابراین بازتاب نظریه لحظه قطعی برسون در آثار سه تن از رزمنده-عکاسان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هدف این مقاله است.
روش پژوهش:
روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اسناد به شیوه کتابخانه ای و نیز مصاحبه میدانی با سه تن از رزمنده-عکاسان برجسته و صاحبنظر، علی فریدونی، سعید صادقی و مهرزاد ارشدی، به عنوان شاهدان عینی وقایع جنگ تحمیلی، با تاکید بر نظریه لحظه قطعی برسون است. گزینش افراد مورد نظر به واسطه خودآموختگی این افراد بوده که برحسب نیاز و اقتضا، مبادرت به عکاسی از فضای جبهه و جنگ کرده اند و در این مقاله با عنوان رزمنده-عکاس از آنان یاد شده است.
نتیجه گیری:
نتایج حاصل از این مقاله حاکی از آن است که کشف و شهود عکاسانه، ذهن ناخودآگاه، ادراکات ذهنی، دیدن و زمان سنجی که از مولفه های محوری این نظریه است در آثار رزمنده-عکاسان مذکور نیز موجب شکل گیری جریان خودآموزی و کشف و شهود عکاسانه شده و در آثار آنان قابل مشاهده و تحلیل است.
خلاصه ماشینی:
بنابراین بازتاب نظریۀ لحظۀ قطعی برسون در آثار سه تن از رزمنده-عکاسان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هدف این مقاله است.
روش پژوهش: روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اسناد به شیوة کتابخانهای و نیز مصاحبۀ میدانی با سه تن از رزمنده-عکاسان برجسته و صاحبنظر، علی فریدونی، سعید صادقی و مهرزاد ارشدی، به عنوان شاهدان عینی وقایع جنگ تحمیلی، با تأکید بر نظریۀ لحظۀ قطعی برسون است.
نظریۀ «لحظۀ قطعی» برسون یکی از مؤثرترین رویکردها به عکاسی مستند است که میتوان مصادیقی از آن را در آثار بعضی عکاسان جنگ تحمیلی یافت که به مؤلفههایی از قبیل آگاهی و هوشیاری، ذهن ناخودآگاه، کشف و شهود، حس و ادراک و دریافت درونی اشاره دارد.
مطالعۀ موردی در این مقاله تحلیل آثار رزمنده-عکاسان جنگ تحمیلی از جمله علی فریدونی، سعید صادقی و مهرزاد ارشدی است که جبهه و جنگ را مکتب فراگیری عکاسی خود میدانند.
از آنجا که کشف و شهود، ادراک و ناخودآگاه در شکلگیری لحظۀ قطعی برسون مؤثر است، این مسئله به صورت غیرمستقیم در عکسهای جنگ تحمیلی بهویژه عکاسان یادشده تأثیرگذار بوده است.
در مجموع میتوان لحظۀ قطعی در آثار مهرزاد ارشدی را موجزتر و نزدیکتر به آثار برسون دانست، چرا که به گفتۀ مهرزاد ارشدی، تأثیر آثار زندهیاد بهمن جلالی از آبادان در جنگ تحمیلی تحت عنوان کتاب «آبادان که میجنگد» موجب شکلگیری بینش وی به عکاسی شده است.
همچنین شایان ذکر است که در عکاسی جنگ تحمیلی رویکرد و نوع نگاه رزمنده-عکاسان به ساختار لحظه در ذهن ناخودآگاه، موجب شکلگیری لحظۀ ناب در آثار آنان شده است.