چکیده:
موضوع عقلانین در فلسفه، کلام و عرفان اسلامی از جایگاه والایی برخودار بوده است. در این میان رویکرد عارف نسبت به این موضوع با نگاه فیلسوف متفاوت است. چالش این دو یکی از اشکال مخالفت با فلسفه است. به طور کلی، فلسفه در طول تاریخ از سه ناحیه متشرعان دینباور، تجربهگرایان دینستیز و عارفان محبتگرا با انگیزههای متفاوت مورد حمله قرار گرفته است. یکی از دلکشترین بحثها در تاریخ تفکر بشری مناظره اندیشه و شهود، عقل و عشق و دانش و بینش است. عارفان در درک مسائل ماورای طبیعت به قدرت عقل خوشبین نیستند و عقلستیزی در آثار قریب به اتفاق آنان مشاهده میشود. عقل در این آثار مقابل سه امر نهاده شده است: دل، عشق و حیرت. عقل فروشی و توصیه به عجز و حیرت، محوریترین عنصر اختلاف عرفان و فلسفه است. عارف شیفته حیرانی است اما فیلسوف حیرت زده است. در این مقاله دیدگاه عرفا و اهل معرفت عرفانی را درباره جایگاه عقل و مراد آنها از خردستیزی را تبیین و تحلیل نموده، پس از آن حقیقت تفکر و قلمرو آن (تفکر آفاقی و تفکر انفسی) را بیان خواهیم کرد.