چکیده:
خانواده هاي زن سرپرست در ایران و جهان رو به ازدیادند.زنان سرپرست خانوار به علت شرایط خاصی که در زندگی تجربه می کنند با مشکلات
گوناگونی بویژه مشکلات اقتصادي مواجه هستند.لذا این تحقیق می کوشد کارآفرینی را گامی در جهت توانمند سازي پایگاه اجتماعی-اقتصادي
زنان سرپرست خانوار را در روستاهاي پیرامون شهر زنجان با استفاده از شاخصهاي منتخب تحقیق تحلیل کند.بنابر این از بین افراد جامعه
تحقیق،تعداد 30 نفر زن سرپرست خانوار به شیوه نمونه گیري گلوله برفی شناسایی و مورد پرسشگري قرار گرفتند.در کل نتایج حاصل از یافته
هاي پژوهش حاضر حاکی از این است که اجراي برنامه هاي توانمندسازي من جمله از طریق تسهیل ارائه تسهیلات در موسسات مختلف به نحو
صحیح و دقیق همان گونه که در سایر کشورها نتایج مثبتی به همراه داشته است؛ اجراي آن در کشور ما به خصوص روي اقشار ضعیف و آسیب
پذیر جامعه هم چون زنان سرپرست خانوار، نه تنها اشتغال و افزایش سطح درآمد خانوار و ارتقاء آن ها به سطوح بالاتر طبقات اجتماعی و
اقتصادي جامعه منجر می شود، بلکه به کمك آموزش شغلی از وابستگی آنان به سازمان هاي حمایتی کاسته شده و به لحاظ اقتصادي اجتماعی
خود را همچون سایر افراد جامعه می بینند.علاوه بر آن، به توانمندسازي روانی آن ها در حوزه هاي مختلف روان شناختی هم چون خودکارآمدي،
خود ارزشمندي و عزت نفس، کنترل بر زندگی، قدرت تصمیم گیري و حل مسئله و ... منجر می شود، که خود سرمایه اي پایان ناپذیر و بالاتر از
توان مالی و اقتصادي است .بنابراین، پیشنهادهاي کاربردي پژوهش بیانگر این است که سازمان ها ي حمایتی به جاي دادن مستمري و در
نتیجة ایجاد روحیة انفعالی باید توانمندسازي را هدف برنامه هاي عدالت طلبانة خود قرار دهند و در توانمندسازي فقط بر جنبه هاي اقتصادي
تأکید نداشته و به جنبه هاي فرهنگی، روانی، اجتماعی، آموزشی و حقوقی نیز توجه نمایند؛ از شیوه هاي آموزش رسمی و غیررسمی بهره جویند
و کلیة اعضاي خانوادة مددجو را درگیر توانمندسازي نمایند.