چکیده:
فرقه بهائیت از نظر اندیشه های اعتقادی در گستره مبدأ، نبوت و معاد، مخالف با باور
مشترک تمام فرق اسلامی است تا جایی که برای رهبران خود، مقام نبوت و رسالت قائل
بوده و دین اسلام را دین نسخ شده و پایانیافتهای میدانند. نفوذ این فرقه، پس از شکست
فکری از دانشمندان زمان قاجار و اعدام شدن علی محمد باب رهبر معنوی آن زمان بهائیت،
کاهش یافت. بهائیت بعد از به حکومت رسیدن خاندان پهلوی به ویژه در عصر محمدرضا
پهلوی در دهه های سی تا پنجاه، به مناصب اساسی در حکومت پهلوی و دربار دست یافتند
و با حمایت دولتهای استعماری و استکباری همچون انگلستان، امریکا و اسرائیل،
روشهای مختلف برچیدن دین اکثریت مردم ایران یعنی اسلام را پیش گرفتند. در این
میان روحانیت و مراجع آگاه، به خصوص حضرت امام خمینی نقش پررنگی در مبارزه
فکری و قانونی با این فرقه داشته، بسیاری از اهداف مشترک دستگاه طاغوت و سردمداران
بهائی را خنثی کرد. بهطوریکه اگر انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی
به پیروزی نمیرسید گسترش اجرایی و تبلیغی این فرقه پیشرفت کرده و نظام
حکومتداری ایران متأثر از رؤسای بهایی، هویتی غیر اسلامی مییافت