چکیده:
جنایت علیه بشریت یکی از وحشتناکترین و فجیعترین جنایات مهم بینالمللی است که
افغانستان در طول تاریخ خویش همواره شاهد آن بوده است. از دوران حاکمیت عبدالرحمن
گرفته تا سالهای حکومت کمونیستها و دوران مجاهدین و جنگهای بین احزاب و دوران
حکومت سیاه طالبان در این کشور هزاران انسان قربانی جنایات ضد بشری شدهاند. پس از
برکناری طالبان علیرغم تصویب قانون اساسی دموگراتیک و شکلگرفتن نظام سیاسی جدید:
روند حوادث بدان شکل که انتظار میرفت. ادامه پیدا نکرد. حضور نیروهای نظامی کشورهای
خارجی به خصوص آمریکا به بهانة مبارزه با تروریزم نه تنها به شکست تروریزم منجر نشد.
بلکه عملا موجب گسترش روز افزون ناامنی شد. انتحار و کشتار مردم بیگناه توسط گروههای
تروریستی از یک سوء حمله به غیر نظامیان و بمباران شهرها و دهات و قریهجات و ارتکاب
جنایات متعدد نظیر قتل, شکنجه, تجاوزء آزار و بد رفتاری و... توسط نظامیان خارجی, به خصوص
نظامیان آمریکایی» علیه جمعیت غیر نظامیان از سوی دیگر جریان دارد. پرسش اصلی این است
ارتکاب چنین اقداماتی از چه وصف مجرمانهای برخوردار است؟ تحقیق حاضر برای پاسخ به این
پرسش با بهرهگیری از رویکرد توصیفی-تحلیلی» به بررسی جنایات ارتکاب یافته توسط
گروههای تروریستی و نظامیان آمریکایی پرداخته است که به صورت گسترده و سازمان یافته
صورت میگیرد. با توجه به ماده هفتم اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری جنایات علیه بشریت
محسوب میشود و برای دیوان ایجاد صلاحیت میکند که در تعقیب و محاکمه عادلانه و
منصفانة مرتکبان آن اقدام جدی نماید.