چکیده:
زنان برای حضور و فعالیت در فضاهای شهری» نیازهای خاصی دارند. هدف اصلی پژوهش, شناخت و ارائه مولفههای مکانی و فرهنگی
فضاهای شهری متناسب با طراحی این فضاها برای حضور و فعالیت زنان در آنهاست. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و از نظر هدف، توصیفی-
تحلیلی و از نظر منطق اجرای پژوهش» قیاسی میباشد. متداولترین مدل برای مکان و شهر مدل کانتر است. در این مدل کالبد اصل بوده و
"معنا"" تصورات ذهنی است که مولفهای جدا و مستقل است و با دو مولفه دیگر یعنی کالید و فعالیت. در تعامل است که در نهایت مفهوم
مکان را میسازد. سه مولفه پیشنهادی کانتر مشتمل بر معنی (مصونیت زنان)» عملکرد (بالابردن سطح حضور زنان) و کالید (فضای امن)»
صرفنظر از ایحاد موانع و آسیبهای اجتماعی» محدودیتهایی را برای زنان ایحاد کرده است و ایجاد فضاهای شهری مناسب و پاسخگو به
نیازهای زنان و روابط بین محیط و فعالیتهای آنهاء فضای شهری را تحت تاثیر قرار میدهد. در مدل استورت هال "معنا" اساس هر گونه
رویداد، پدیده و مکان بوده و این نوع معنا را با فرهنگ یکی میداند. با در نظر گرفتن فضاهای عمومی شهری به عنوان قلمرو برقراری
تعاملات اجتماعی و فعالیتهای انسانی ساکنین بدون هیچگونه تبعیضی» میتوان گفت علیرغم این که فضای شهری» فضای زندگی روزمره
شهروندان بوده و نیاز به حضور در آن برای همه گروهها فارغ از جنسیت. سن؛ سطح درآمده شغل و... امری ضروری است؛ اما متاسفانه امروزه
شهرها از الزامات و الگوهای همه گروههای اجتماعی پیروی نکرده و زنان در فضاهای شهری از راحتی لازم برخوردار نیستند. در همین راستا
مسئله اصلی پژوهش» شناخت و تحلیل معیارهای موّئر بر حضورء مشارکت و فعالیت زنان در فضاهای شهری است است و تلاش میگردد به
بررسی مفاهیم مرتبط با فضاهای شهری,» فضاهای جنسیتی و ابعاد و موّلفههای مکانی آنها پرداخته شود که در نهایت بهرهگیری از آنها در
فرآیند طراحی شهری و معماری» میتواند ایجاد فضاهای شهری متناسب با حضور زنان و فعالیتهای موجود در آن را تسهیل نماید. لذا توجه
به معیارهای موّئر بر میزان فعالیت زنان و ایجاد فضای شهری متناسب با فعالیتهای موجود در آن» میزان حضور در فضاهای شهری و
معنادهی به کالبد با تقویت حس مکان» نحوه عملکرد را نیز برای زنان در آن مکان مهیا میسازد. نتایج بیانگر اینست که هماکنون توجه به
مفهوم جنسیت و زنان در طراحی فضاها و در تحقیقات اخیر مورد توجه قرار گرفته است و آگاهی جنسیتی در برنامهریزی و طراحی شهری
ایجاد شده است. و به نظر می رسد اولین گام برای کاهش محدودیت های حضور زنان در فضاهای شهری درک و آگاهی عمیق نسبت به
اهمیت و ضرورت حضور زنان در فضای بیرون خانه, و در مرحله بعد شناخت دقیق نیازها و تفاوت های زنان و مردان و توجه به نیازهای زنان
در فضاهای شهری میباشد.
Women have special needs for the presence and activity in urban spaces. The main purpose of research is to identify and present the spatial and cultural dimensions and components of urban spaces in accordance with the design of these spaces for the presence and activity of women in them. This article is a fundamental research and in terms of purpose is a descriptive-analytical one and in terms of the logic of conducting research is deductive. The three proposed components of the Canter, including meaning (womenchr('39')s immunity), function (raising the level of womenchr('39')s presence) and physical body (safe space), regardless of creating social barriers and harms, have created limitations for women; And creating appropriate urban spaces that respond to the needs of women and the relationship between the environment and their activities, affects the urban space. In the Stuart Hall model, "meaning" has been the basis of any event, phenomenon, or place and he equates this kind of meaning with culture. Paying attention to the effective criteria on the level of womenchr('39')s activity and creating an urban space in accordance with the activities in it, the amount of presence in urban spaces and sense giving to the physical body by strengthening the sense of place, also provides a way for women to function in that place.
خلاصه ماشینی:
نتايج بيانگر اينست که هم اکنـون توجـه بـه مفهوم جنسيت و زنان در طراحي فضاها و در تحقيقات اخير مورد توجه قرار گرفته است و آگاهي جنسيتي در برنامـه ريـزي و طراحـي شـهري ايجاد شده است ، و به نظر مي رسد اولين گام براي کاهش محدوديت هاي حضور زنان در فضاهاي شـهري درک و آگـاهي عميـق نسـبت بـه اهميت و ضرورت حضور زنان در فضاي بيرون خانه ، و در مرحله بعد شناخت دقيق نيازها و تفاوت هاي زنان و مردان و توجه به نيازهاي زنـان در فضاهاي شهري مي باشد.
به طور کلي فضاي شهري به همان نسبت که مي تواند در توسعه عدالت اجتماعي راهگشا باشد، مي تواند عاملي در جهت تعميق نابرابري هاي اجتماعي نيز قلمداد شود، اما نکته اي که بايد مورد تجديدنظر قرار بگيرد، اين است که معمولا در کشور ما فضاي عمومي به وسيله مردان و براي آنان ايجاد شده و نيازهاي زنان کمتر در نظر گرفته مي شود.
نمودار ٢- ساختار و مؤلفه هاي مکان زنانه و مردانه بر اساس مدل مکان کانتر نبود امکانات و عدم توجه به حضور و استفاده موثر و مفيد سالمندان و کودکان و زنان از برخي از فضاهاي شهري سبب ايجاد محدوديت هـاي اجتماعي و فرهنگي و خللي بر روي زندگي سالم شهري که فرهنگ از آن به وجود مي آيد، مي شود (اسدي و الفت ، ١٣٩٤).