چکیده:
افراد با احساس بهزیستی بالا، هیجانات مثبت را تجربه میکنند و از حوادث و وقایع پیرامون خود، ارزیابی مثبتی دارند؛ در حالی که افراد با احساس بهزیستی پایین، حوادث و وقایع زندگی خود را نامطلوب ارزیابی کرده و بیشتر هیجانات منفی نظیر اضطراب، افسردگی و خشم را تجربه میکنند. موضوع این پژوهش به صورت کلی در حوزه روانشناسی و به صورت خاص بررسی رابطه بین بهزیستی روانشناختی و سازگاری اجتماعی و مقایسه این متغیرها بین خانوادههای تحت پوشش سازمان بهزیستی و عادی در شهر شیراز میباشد. جامعه آماری تعداد کلیه خانوادههای تحت پوشش سازمان بهزیستی و خانوادههای عادی در شهر شیراز سال 1399 میباشد. با توجه به گستردگی جامعهی تحقیق تعداد 80 خانوار (40 خانواده تحت پوشش و 40 خانواده عادی) را از طریق نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد برای تعیین روایی پرسشنامه در این پژوهش از نظر استاد راهنما و اساتید خبره استفاده شده است. برای اعتبار ابزار اندازهگیری تحقیق با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه. ازآنجاییکه تمام این اعداد بالای 70 درصد میباشند، پرسشنامهها از قابلیت اعتماد یا پایایی لازم برخوردار میباشند. برای تجزیه و تحلیل داده از نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج نشان داد که با توجه به تفاوت معناداری مولفههای بهزیستی روانشناختی و سازگاری اجتماعی بین خانوادههای تحت پوشش سازمان بهزیستی و عادی در شهر شیراز به نظر لازم میرسد که متولیان فرهنگی و آموزشی، دورههایی را جهت افزایش آگاهی خانوادهها نسبت به سازگاری اجتماعی ترتیب دهند.
خلاصه ماشینی:
بررسي رابطه بين بهزيستي روان شناختي و سازگاري اجتماعي (مطالعه موردي خانواده هاي تحت پوشش سازمان بهزيستي و عادي در شهر شيراز) عفت مهري کارشناسي ارشد روان شناسي باليني، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد بندرگز، بندرگز، ايران چکيده افراد با احساس بهزيستي بالا، هيجانات مثبت را تجربه ميکنند و از حوادث و وقايع پيرامون خود، ارزيابي مثبتي دارند؛ در حالي که افراد با احساس بهزيستي پايين ، حوادث و وقايع زندگي خود را نامطلوب ارزيابي کرده و بيشتر هيجانات منفي نظير اضطراب ، افسردگي و خشم را تجربه ميکنند.
موضوع اين پژوهش به صورت کلي در حوزه روانشناسي و به صورت خاص بررسي رابطه بين بهزيستي روان شناختي و سازگاري اجتماعي و مقايسه اين متغيرها بين خانواده هاي تحت پوشش سازمان بهزيستي و عادي در شهر شيراز ميباشد.
نتايج نشان داد که با توجه به تفاوت معناداري مؤلفه هاي بهزيستي روان شناختي و سازگاري اجتماعي بين خانواده هاي تحت پوشش سازمان بهزيستي و عادي در شهر شيراز به نظر لازم ميرسد که متوليان فرهنگي و آموزشي، دوره هايي را جهت افزايش آگاهي خانواده ها نسبت به سازگاري اجتماعي ترتيب دهند.
بنابراين مطالعات و پژوهش هاي بيشتر نياز است تا اهميت بهزيستي روان شناختي و سازگاري اجتماعي در زندگي افراد آشکار و با نتايج آشکار از اين تحقيق صحت اين موضوع مد نظر قرار گيرد.
٣. با توجه به نتيجه فرضيه سوم ، بين خانواده هاي تحت پوشش سازمان بهزيستي و خانواده هاي عادي در سازگاري اجتماعي تفاوت معناداري وجود دارد.