خلاصه ماشینی:
مقرر شده بود در این مجالس «از میان وعاظ و اهل منبر کسانی که برحسب تصدیق ادارهی شهربانی سوءسابقه نداشته باشند و معلومات کافی برای وعظ و خطابه داشته باشند» از طرف وزارت معارف تعیین شده و برای آنها حقوقی از محل «اوقاف مجهولالمصرف، متعذرالمصرف سریات مطلقه» پرداخت شود.
هدف مؤسسه، آنطور که در نامهی علیاصغر حکمت ـ رییس وقت دانشگاه تهران ـ آمده «تربیت وعاظ صالح ولایتی و تکمیل معلومات وعاظ فعلی » اعلام شد؛ اما درواقع امر این مؤسسه ابزاری برای کنترل روحانیون و اهل منبر (یا به تعبیر رایج آن سالها «محدثین») بود.
آنچه اهتمام به راهاندازی چنین مرکزی را آنهم پس از ممنوعیت برگزاری مراسم مذهبی و مجالس روضه توجیه میکند، نیاز دولت به جلب نظر تودهی مذهبی و استفاده از پتانسیل نهاد وعظ و سخنرانی دینی برای این امر بود.
سازمان اوقاف همچنین در پی آن بود که شعبهای از این دانشگاه اسلامی را بعد از مشهد، ابتدا در دیگر شهر مذهبی مهم یعنی قم و پس از آن در برخی شهرهای دیگر نیز راهاندازی کند.
شاه همچنین سازمان اوقاف را موظف به تأسیس مرکزی برای تربیت طلاب و وعاظ با روشهای نوین کرده بود که مدتی با نام دارالترویج فعالیت کرد.
بسیاری از این افراد، در حلقهی نویسندگان نشریهی درسهایی از مکتب اسلام حضور داشتند؛ نشریهای که هفت سال قبل از دار التبلیغ و آن نیز با حمایت آیتالله شریعتمداری و سرمایهگذاری تجار تبریزی مذکور راهاندازی شده و تا آن زمان به مهمترین و پرتیراژترین نشریهی مذهبی کشور مبدل شده بود.