چکیده:
پدیده فقر پس از دوران صنعتی شدن بهتدریج با چرخش فضایی و در چارچوب گذار از پدیدهای روستایی و صنعتی به پدیدهای شهری جایگزین شده و با رسیدن به گام دوم انباشت سرمایه در شهرها، چهرهای نو به خود گرفته که همواره رو به بازتولید بوده است . چندین دهه است که برای نمود کالبدیِ این مسئلهمندی نام های گوناگونی ازجمله سکونتگاههای فقیرنشین شهری، سکونتگاههای غیررسمی، حاشیهنشینی، زاغهنشینی، بافتهای مسئلهدار و ازایندست موارد به کار میرود. در این گذار در سطح جهانی در دورههای گوناگون دیدگاههای ناهمسانی برای برخورد با این پدیده اتخاذشده است که هریک آغاز گفتمانی غالب بر این مسئله مندی بوده است. هریک از این گفتمانها بر پایه خواستهها و الزاماتِ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه و نیز کاستیهایی که گفتمانِ حاکم به آن دچار شدهاند، نظام معنایی خود را بازساخته و آن را بهعنوان نظامی کارآمد و توانمند در برونرفت از چالشهای جامعه ارائه میدهد. در این راستا در سطح جهانی از هنگام چیرگی سرمایهداری تاکنون در گفتمان توسعه، گفتمان فرهنگ فقر و آسیبشناختی دیدگاهها و روشهای گوناگونی برای برخورد با فقر و سکونتگاههای خودانگیختهی شهری اتخاذشده است. این گفتمانها بهصورت مستقیم بر شرایط ملی و گفتمان رایج دوره در ایران اثر داشته است. به همین ترتیب گفتمان رایج و سیاستهای و رویکردهای برآمده از آن در هر دوره بهصورت مستقیم بر شرایط محلی تأثیرگذار بوده است. در این راستا در این پژوهش از روش تحلیل انتقادی گفتمان در سطح متن و کنشهای گفتمانی استفاده شده است.
The phenomenon of poverty, especially after industrialization, has gradually become a phenomenon with a spatial rotation and in the form of transition from rural and industrial phenomena to urban phenomena, and with the entry of the second stage of capital accumulation in cities, it is always reproducing poverty. For decades, the physical manifestation of this problem has been used under various headings, including urban slums, informal settlements, slums and so on. In this transition, different perspectives have been adopted at different levels in the world to deal with this phenomenon, and each of them has been the beginning of a dominant discourse on this issue. Each of these discourses, according to the political, economic and social demands and requirements of society, as well as the shortcomings of the ruling discourse, reconstructs its semantic system and presents it as an efficient and capable system in overcoming the problems of society. In this regard, at the global level, since the domination of capitalism until now, in the discourse of development, the discourse of culture of poverty and pathology, different views and methods have been adopted to deal with poverty and spontaneous urban settlements. These discourses have a direct impact on the national situation and have had an impact on the discourse in Iran in each period. In addition, the policies adopted in each period have had a direct impact on local conditions. In this research, the method of critical discourse analysis at the level of text and discourse practices has been used.
خلاصه ماشینی:
com مقدمه و طرح مسئله در چند سده گذشته چیره شدن اقتصاد سرمایهداریِ شهرمدار، کاستیها و نارساییهای دولت و بازار رسمی و نابرابری در کشورهای درحالتوسعه، مهاجرت گسترده از حواشی فقر برای برخورداری از فرصتها و با امید به آیندهای بهتر بهسوی مراکز ثروت شهری را در پی داشته است؛ این روند با ناکارآمدی دولتها و شهرها در تأمین نیاز بهویژه مسکن و اشتغال، به گسترش سکونتگاههای تهیدست نشین شهری انجامید، بهطوریکه اکنون یکسوم از افراد ساکن در شهرهای جنوب در سکونتگاههای خودانگیخته شهری زندگی میکنند (Turok & Borel-Saladin, 2018).
در این شرایط و در راستای سیاستهای جهانی نئولیبرالیسم، اهداف نهادها و سازمانهای بینالمللی همچون برنامه توسعه سازمان ملل متحد (کاهش فقر و دستیابی به اهداف توسعه هزاره)، مرکز اسکان بشر ملل متحد یا هبیتات (بهبود کیفیت زندگی) و صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و بهعنوان بازوهای چنین سیاستهایی برای کنترل و جهت دادن اقتصاد جهانی تکامل یافت (سازمان ملل متحد ایران، 1389: 14؛ موسی زاده، 1379: 216-215؛ United Nation conference on human settlement, 1976؛ ایراندوست، 1388: 144؛ رهنما، 1395؛ کاکرین، 1397).
در این دوران رویکردهایی چون خودیاری 1 (منتج از تفکرات ترنر) و الگوی مکان و خدمات برای برآورده کردن مسکن از سوی بانک جهانی ترویج شد که بیشتر دولتها با نقش تسهیلگر، از ورود ساخت مستقیم مسکن دور شدند (Gattoni, 2009: 4-5)؛ در بسیاری از موارد طرحها به دلیل هزینههای بالا نتوانست مشکل گروههای هدف را حل کند و بیشتر با پیامدهای نامطلوب گسترش شدید فضای شهری و احتکار زمین و اعیانسازی همراه شد (Matovu, 2000:5 و Cities Alliance, 2011: 5)؛ همچنین اعتبارات خرد بهعنوان یکی از راهحلهای کمک به فقرا که توسط محمد یونس مطرح و در گرامین بانک بنگلادش (1983) برجسته شده بود (یونس، 1392) به رهیافتی فراگیر تبدیل شد.