چکیده:
گرچه در سالهای اخیر تحلیل متون توسعه کشور براساس رویکردهای گفتمانی رایج شده است، اما تحلیل زمینههای اجتماعی اثرگذار بر تولید این متون به همان اندازه موردتوجه قرار نگرفته است. باتوجه به اینکه براساس نظریه گفتمان تفسیر یک متن مستلزم تفسیر روابط میان زمینه و متن است، هدف نوشتار حاضر این بود که متن برنامه سوم عمرانی کشور را با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف تفسیر کند و زمینههای فرهنگی و سیاسیِ اثرگذار بر تولید متن برنامه مذکور را براساس مونوگرافی بالدوین تحلیل کند. نوشتار حاضر باتوجه به روش تحلیل گفتمان انتقادی، نظم گفتمانی حاکم بر متن برنامه عمرانی سوم را ”نظم گفتمان برنامهریزی و توسعه“ نامگذاری کرد که ”گفتمان برنامهریزی متمرکز فردگرا“ و ”گفتمان توسعه اقتصادی رشدمحور“ بهمثابه گفتمانهای مسلط در آن برنامه محسوب میشوند و ”گفتمان برنامهریزی غیرمتمرکز مشارکتی“ و ”گفتمان توسعه اقتصادی توزیعمحور“ را میتوان بهعنوان گفتمانهای رقیب شناسایی کرد. تفسیر زمینه فرهنگی و سیاسیِ متن برنامه نشان داد که تدوین متن مذکور بیش از آنکه از یک فرایند علمی–عقلانی و فارغ از ایدئولوژی تبعیت کند، متأثر از صورتبندیهای ایدئولوژیکی–گفتمانی، در پی حفظ روابط خاصی از قدرت اجتماعی از طریق متن این برنامه است.
Although interest in the discourse analysis of national development policies and plans has been growing in recent years; however, little attention has been paid to the context in which these texts are articulated. This article, by supposing essential relationships between text and its context, aimed to interpret the third development plan of Iran and to analyze the social context of the plan according to Baldwin’s monography and the method of the Critical Discourse Analysis (CDA). The article identified “the order of discourse of planning and development” as a joint around which two dominant discourses including (i) “individually centralized planning discourse” and (ii) “growth-based development discourse” are articulated. In addition, “a participatory decentralized planning discourse” and “a distribution-based development discourse” have been identified as competing discourses in relation to the first two discourses. Finally, the article by analyzing the political and cultural context of the plan showed that the production of the plan as a text, instead of following a rational-scientific process, has mainly been influenced by ideological-discursive formulations seeking to maintain specific relation of power among key actors and geographical spaces through text.
خلاصه ماشینی:
نوشـتار حاضـر باتوجـه بـه روش تحلیل گفتمان انتقادی، نظم گفتمانی حاکم بر متن برنامه عمرانی سـوم را ”نظـم گفتمـان برنامه ریزی و توسعه “ نام گذاری کرد کـه ”گفتمـان برنامـه ریـزی متمرکـز فردگـرا“ و ”گفتمـان توسعه اقتصادی رشدمحور“ به مثابه گفتمان هـای مسـلط در آن برنامـه محسـوب مـیشـوند و ”گفتمان برنامه ریزی غیرمتمرکز مشارکتی “ و ”گفتمان توسعه اقتصادی توزیع محور“ را میتـوان به عنوان گفتمان های رقیب شناسایی کرد.
یکـی از مزیت های مونوگرافی بالدوین این است که چشـم انـدازی را بـرای نگریسـتن بـه بسـترهای اجتماعی و نهادی اثرگذار بر تولید متن برنامه سوم عمرانـی کشـور در اختیـار برنامـه ریـزان امروز قرار میدهد و تفکر و ایدئولوژی حاکم بر آن برنامه را تشریح میکند.
(Fairclough, 1989: 141-164) داده های مورد استفاده در نوشتار حاضر شامل متن لایحـه قـانونی برنامـه عمرانـی سـوم کشور (١٣٤١-١٣٤٦) و مونوگرافی جورج بالدوین باعنوان برنامه ریـزی و توسـعه در ایـران است .
تحلیل گفتمانی متن برنامه سوم عمرانی نشان میدهد کـه اگرچـه ایـن مـتن بـه گونـه ای سازماندهی شده است که قدرت تصمیم گیـری در میـان مشـارکین مختلـف در تولیـد مـتن توزیع شود و نهادهای متفاوتی در فرایند تهیه ، اجرا، ارزیابی و نظارت برنامه ریزی مشـارکت کنند، اما در نهایت ، گفتمان حاکم بر متن به گونه ای متبلور میشود که نخست وزیر را در یـک موقعیت سوژه ای چندعملکردی قرار میدهد و همه فرایندهای تصمیم گیریهـا بـه شـخص نخست وزیر منتهـی مـیشـود.
تحلیل گفتمانی متن برنامه سوم عمرانی براساس مونوگرافی بالـدوین بـا پیش فرض نظریه گفتمان انتقادی مطابقت دارد و بیان گر آن است که تولید متون برنامه ریـزی و توسعه به زمینه وابسته اند و مناسبات قدرت و گفتمان حاکم بـر روابـط اجتمـاعی توسـط این متون تغییر یا بازتولیـد مـیشـوند.