چکیده:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فلسفه برای کودکان بر انعطافپذیری روانشناختی دانشآموزان پسر دوره ابتدایی شهر مریوان بود. این مطالعه از نوع بررسی نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل همه دانشآموزان پسر دبستانی شهرستان مریوان در سال تحصیلی 96-97 بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس از یک مدرسه ابتدایی پسرانه تعداد 50 دانشآموز پسر انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. آزمودنیها قبل و بعد از آموزش، به پرسشنامه انعطافپذیری روانشناختی (AAQ-II) پاسخ دادند. تعداد 17 جلسه (45 دقیقهای)، هر هفته یک جلسه، فلسفه برای کودکان (p4c) با استفاده از داستانهای بومی ارائه گردید. نتایج روش تحلیل کوواریانس نشان داد که برنامه آموزش فلسفه برای کودکان در انعطافپذیری روانشناختی دانشآموزان موثر بود. در مجموع، نتایج این بررسی نشان داد که میتوان ادعا نمود برنامه آموزش فلسفه برای کودکان با تقویت بحث و گفتگو و به چالش کشیدن تفکرات دانشآموزان موجب ارتقای انعطافپذیری روانشناختی دانشآموزان میشود.
The purpose of this study was to examine the effectiveness of teaching philosophy for children on the psychological flexibility of male elementary school students in Marivan(in the academic year of 1996-97). This study was a quasi-experimental study with pretest-posttest design with a control group. The statistical population included all primary school students of Marivan city. Using the available sampling method from 50 male students were selected and replaced in two experimental and control groups. participants answered the Psychological Flexibility Questionnaire (AAQ-II) before and after training. . 17 sessions (45 minutes per session), one session per week, philosophy for children (p4c) using native stories presented. The results of the analysis of covariance showed that the philosophy for children program was effective in the psychological flexibility of students. Overall, the findings of this study show that it can be said that training philosophy for children enhances students 'psychological flexibility by strengthening discussion and challenging students' thinking.
خلاصه ماشینی:
تأثير آموزش فلسفه براي کودکان بر انعطاف پذيري روان شناختي دانش آموزان ابتدايي با رويکرد مبتني بر زمينۀ فرهنگي * The Impact of Teaching Philosophy Children at Psychological Flexibility at Elementary Students with a Cultural Based Approach انور نويديان Anvar Navidian ** شهرام واحدي Shahram Vahedi *** رحيم بدري گرگري Rahim Badri Gargary **** اسکندر فتحي آذر Eskandar Fathi Azar ***** چکيده Abstract هدف پژوهش حاضر تعيين اثربخشي آموزش فلسفه براي کودکان بر The purpose of this study is to investigate the effectiveness ofانعطاف پذيري روان شناختي دانش آموزان پسر دورة ابتدايي شهر مريوان است .
The results of covariance analysisنتايج اين بررسي مي توان ادعا نمود برنامۀ آموزش فلسفه براي کودکان با showed that Philosophy for Children program was effective inتقويت بحث و گفت وگو و به چالش کشيدن تفکرات دانش آموزان ابتدايي ,influencing students’ psychological flexibility.
همچنين پژوهش هاي داخلي ادعا مي کنند که آموزش فلسفه براي کودکان بر مهارت استدلالي (مرعشي ، ١٣٨٥)، مهارت هاي اجتماعي (رعايت بيشتر نظم در کلاس ، احترام به ديگران ، احساس مسئوليت ، خلاقيت و روابط صحيح با ديگران )، پيشرفت تحصيلي (نوروزي ، ١٣٨٥)، تبادل نظر آزادانه و احترام به نظرات يکديگر (رشتچي و کيوانفر، ١٣٨٨)، بر اعتمادبه نفس و تفکر انتقادي دانش آموزان دورة اول متوسطه (عابديني نظري ، ١٣٩٥)، تفکر منطقي و انتقادي دانش آموزان (بيات ، ١٣٩٠؛ طباطبايي و موسوي ، ١٣٩٠؛ تريکي و تاپينگ ، ٢٠٠٤؛ قائدي ، ١٣٨٣)، تحول شناختي ٨ و هوش منطقي -رياضي ٩ و بهرة هوشي (IQ) دانش آموزان دختر سال چهارم ابتدايي (محمدي ، ١٣٨٨)، روحيۀ پژوهشگري کودکان دورة پيش دبستان جعفري (١٣٩١)، مؤلفه هاي تربيت اقتصادي و مهارت هاي شناختي (شفيعي بهنميري ، ١٣٩٥)، افزايش خلاقيت و مؤلفه هاي سياليت ، انعطاف پذيري (رضايي، پادروند، سبحاني و رضايي، ١٣٩٣) تأثير مثبت داشته است .