چکیده:
بطالت در سازمان یک رفتار عامدانه و نوعی تقلب شایع است که ممکن است همه کارکنان سازمان در همه سطوح به نوعی مرتکب آن شوند. این پژوهش با هدف بررسی علل و زمینههای بوجود آورنده بطالت، در میان کارمندان دانشگاه صنعتی شریف انجام شده است. روش پژوهش نظریه داده بنیاد میباشد که دادههای مورد نیاز آن از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 35 نفر از کارمندان انجام شده است. شیوه انتخاب مشارکتکنندگان، هدفمند و تعیین تعداد آنها با رسیدن به مرحله اشباع، مشخص گردیده است. از مجموع 665 دادهی خام، 385 مفهوم، 35 خرده مقوله و 14 مقوله اصلی از دادههای اولیه استخراج گردید. در نهایت مفهوم "اتلاف وقت سازمان یافته"، به عنوان پدیده اصلی که بقیه مقولات را پوشش میداد، انتخاب گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که مهمترین عامل به وجود آوردن حس بطالت و فرسودگی شغلی در مشارکتکنندگان، "بی انگیزگی و بیهویتی شغلی؛ تنوع وظایف و روتین و تکراری بودن کار"، میباشد. این نارضایتی در نتیجه تبعیض سازمانی؛ فساد اداری سازمان یافته؛ مدیریت بیمار و دیوانسالاری پر هزینه به وجود میآید که پیامدهایی مانند؛ پیامدهای بطالت (خیانت، تورم پرسنلی، در جا زدن)؛ زیر پوستی شدن بطالت و پایین آمدن راندمان سازمان را در پی دارد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که، اصلیترین و بنیادیترین عامل به وجود آمدن بطالت در سازمانها، اتلاف وقت سازمان یافته میباشد که مربوط به عدم بازنگری در قوانین و آییننامهها و بخشنامههای مرتبط با سازمان میباشد.
خلاصه ماشینی:
نتایج این پژوهش نشان داد که مهم ترین عامل به وجود آوردن حس بطالت و فرسودگی شغلی در مشارکت کنندگان ، "بی انگیزگی و بی هویتی شغلی؛ تنوع وظایف و روتین و تکراری بودن کار"، میباشد.
نتایج این پژوهش نشان می دهد که ، اصلیترین و بنیادیترین عامل به وجود آمدن بطالت در سازمان ها، اتلاف وقت سازمان یافته می باشد که مربوط به عدم بازنگری در قوانین و آیین نامه ها و بخشنامه های مرتبط با سازمان میباشد.
روش شناسی این پژوهش درصدد است تا در چارچوب مطالعات جامعه شناختی، تجربه زیسته و درک کارمندان دانشگاه شریف که خود محقق نیز جزئی از آن کارمندان می باشد در مورد بطالت شغلی و اتلاف زمان بهره وری یا وقت کشی و از زیر کار در رفتن را با استفاده از روش کیفی زمینه بنیاد تبیین نموده و در نهایت ، یک مدل پارادایمی ارائه دهد.
نهادینه شدگی بطالت : این مقوله ، به داده ها و مفایمی اطلاق گردیده است که مشارکت کننده احساس می کند یک نوع همکاری و همدستی پنهانی بین کارمندان و سازمان ، جهت بوجود آمدن بطالت و فرسودگی شغلی وجود دارد.
D(1985), Social loafing on difficult tasks: Working collectively can improve Performance, Journal of Personality and Social Psychology, 49: 937-942.
examine the motivational factors and their impact on adjustment and job satisfaction university professors, Journal of Management Studies, 2014.
examine the motivational factors and their impact on adjustment and job satisfaction university professors, Journal of Management Studies, 2014.