چکیده:
تحقیق حاضر بهمنظور آسیبشناسی مدیریت آموزشهای مهارتی کشور و ارائۀ راهبردها و راهکارهای مطلوب در نظام آموزش سازماندهی شده است. روش این پژوهش آمیخته است و از ترکیب رویکردهای کمّی و کیفی با استفاده از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه انجام گرفت. جامعۀ آماری، شامل 256 نفر از افراد مطلع به آموزشهای فنی و حرفهای در سازمان آموزشهای فنی و حرفهای، دانشگاه جامع علمی و کاربردی و دانشگاه فنی و حرفهای و اعضای هیئت علمی در دانشگاهها و دستگاههای اجرایی بودند. در نگاه کارشناسان حوزۀ مهارتی کشور و با استفاده از روش تحلیل سلسلهمراتبی (AHP)، دو عامل «نبود یک سیاستگذار کلان نیروی انسانی در کشور» و «عدم هماهنگی نهادهای مختلف ارائهکنندۀ خدمات آموزش مهارتی در جامعه» مهمترین آسیب در بعد ساختاری شناخته شدند. در بعد رفتاری و محتوایی هم مهمترین آسیب عوامل «عدم دسترسی کافی به اطلاعات بازار کار» و «عدم بهرهمندی نظام آموزش مهارت از منابع انسانی مناسب این نظام» شناخته شدند. در بعد محیطی و زمینهای، عوامل «دخالت قدرت سیاسیون در توسعۀ کمّی آموزشهای مهارتی» و «تقاضامحور نبودن آموزشهای مهارتی، چالش اصلی آموزشهای مهارتی است» که جزو مهمترین آسیبهای نظام آموزش مهارتی کشور قرار گرفتند. سرانجام، با توجه به نتایج آزمون فریدمن از نگاه خبرگان آموزش فنی و حرفهای کشور مهمترین آسیب نظام آموزش مهارتی کشور مربوط به بعد «ساختاری» و پس از آن ابعاد رفتاری و محتوایی قلمداد شدند.
This study of pathology and presentation skills training, management strategies and appropriate education system is evaluated. They mixed methods research combines quantitative (questionare) and qualitative (interview) approaches were used. Research population included 256 experts in technical and vocational education and vocational training institutions, the University of Applied Science, University of vocational and academic staff in the universities and agencies. In view of the technical experts, and using Analytical Hierarchy Process (AHP), two of the "lack of manpower in the countrychr('39')s macroeconomic policy" and "lack of coordination between the various institutions providing skills training in community service," the most vulnerable in the structure were identified. The most significant damage in the behavioral and contextual factors "Lack of adequate access to labor market information" and "lack of proper utilization of the skills of human resourceschr('39') have been identified. The following contextual factors "of politicians involved in the development of quantitative skills training" and "lack of demand-driven skills training in skills training challenge is" one of the most important challenges of the country. Finally, one of the main results of this research, which was ranked by the experts at Vocational education Vocational education system in the country most vulnerable to the "structural" and then were behavioral dimensions and the content.
خلاصه ماشینی:
همانطورکه در روششناسی تحقیق ذکر شد، این تحقیق با مراجعه به سازمانهای مهارتی کشور و شناسایی خبرگان و کارشناسان آموزشهای مهارتی انجام گرفت؛ بهطوريكه ابتدا بر اساس نمونهاي 191 نفره متشكل از برگزيدگان و آگاهان در حوزۀ فني و حرفهای كشور انتخاب شدند و پرسشنامهاي شامل 56 سؤال 9 گزينهاي به آنها داده شد تا در سه بعد ساختاري، رفتاري و محتوايي و زمينهاي و محيطي در خصوص گويههاي پيشنهادي اعلام نظر كنند؛ سپس در مرحلۀ بعد، گويههايي را كه داراي ميانگين امتياز بالاتري بودند، بهعنوان آسيبهاي اصلي نظام آموزش فني و حرفهای تلقي و با استفاده از ماتريس زوجي و تكنيكAHP بر اساس نظر 45 نفر از خبرگان ((Expert نظام آموزش فني و حرفهای كشور بررسي مجدد شد و بر ابعاد سهگانه و گويههاي آن رتبهبندي نهايي صورت گرفت.
1 كمتر است، سازگاري ماتريس نهايي پذيرفتهشده و ميتوان با استفاده از نرمافزار رتبۀ گويههاي مهم ذيل اين بعد ساختاري را محاسبه كرد که بر اساس این تحقیق در بعد ساختاري مهمترين گويه «نبود يك سياستگذار كلان نيروي انساني در كشور چالش آموزش مهارتي است» و «عدم هماهنگي نهادهاي مختلف ارائهكنندۀ خدمات آموزش مهارتي در جامعه» است كه مواردي بسيار اساسي در نظام آموزش مهارتي هستند.
همچنين، كماهميتترين گويه از نگاه خبرگان در اين بعد «عدم همکاريهاي بينالمللي در حوزۀ آموزشهاي فني و حرفهای» و «عدم ارتباط و پيوند نظام آموزش مهارت با فنّاوري اطلاعات و ارتباطات» است كه داراي اولويت پایينتري نسبت به ساير گويهها قرار دارند.