چکیده:
مسیحیان ایران همواره در برهههای مختلف بهعنوان یکی از اقلیتهای نازردشتی به شمار میرفتند.اساس فرمانروایی
ساسانیان بهعنوان یک حکومت مذهبی یکپارچگی دینی بود، آنان قدرت را در ایران به دست گرفتند و دین و سیاست را دو همزاد میانگاشتند. اردشیربابکان، مؤسس سلسلهی ساسانی، خود را در سنگ نوشته ها بغ(=خداوندگار) و از نژاد خدایان خواند.
بر این اساس، سیاست تکثر دینی و فرهنگی حاکم در دوره ی پیشین را کنار گذاشت و تعصب دینی را جایگزین آن کرد. در این جستار کوشش خواهد شد مختصری از دین اشکانیان و روابط و سیاست پادشاهان اشکانی با این آیینها ،ورود مسیحیت در ایران و گسترش آن در دورهی ساسانی به مناسبات، روابط و سیاست پادشاهان ساسانی و همچنین جدایی کلیسای ایران از روم و تأثیر آن بر رخدادها و مناسبات پادشاهان ساسانی با مسیحیان پرداخته شود.
historic periods. Sassanians reign was base on an integrated religious government; they obtained power in Iran and knew religion and politics as two counterparts. Ardeshir Babakan establisher Sassanid dynasty, nominated himself Bagh (God), namely from divine descent, on slates. Base on this, he ceased previous periods policies of multi religions and cultures and he replaced this policy with religious prejudice. In this research in addition to discuss about entering of Christianity in Iran and its development in sassanid period, also we will study pertinences, relations and policies of sassanian kings and influences of these on occurrences and relations with Christians.