چکیده:
پژوهش حاضر از طریق ترکیب تحقیقات پیشین با هدف ارائة تصویری جامع از مؤلفههای نقش همسران در اکوسیستم کارآفرینی زنان انجام گرفت. روششناسی پژوهش، کیفی با رویکرد فراترکیب است. بر این اساس، پس از جستوجو در پایگاههای اطلاعاتی، در محدودة زمانی 1385 تا 1399 برای پژوهشهای داخلی و 2000 تا 2020 برای پژوهشهای خارجی، تعداد 143 مطالعة مرتبط ارزیابی و نهایتاً، پس از بررسی 71 مقاله انتخاب شد. با استفاده از الگوی هفتمرحلهای سندلوسکی و باروسو، یافتههای 62 پژوهش پیشین مرتبط با اهداف مطالعه بررسی، تجمیع، ترکیب و تفسیر شد و با استفاده از روش کدگذاری تعداد 22 کد، 4 مفهوم و 2 مؤلفه شناسایی شد و اعتبار هریک از طریق آزمون کاپای کوهن تأیید شد. سپس با توجه به جامعة کشور ایران، تناسب و میزان اهمیت و اولویت مفاهیم شناساییشده با استفاده از روش دلفی تعیین و بررسی شد. براساس یافتههای تحقیق، مفاهیم نقش همسران بر اکوسیستم کارآفرینی زنان براساس روش دلفی به ترتیب اهمیت، مانع، حمایتگر، مداخلهگر و مشوق است. همچنین الگوی نقش همسران در اکوسیستم کارآفرینی زنان ارائه و ترسیم شد. در پایان، همسو با نتایج پژوهش، پیشنهادهایی کاربردی که میتواند راهنمایی بینشی ارزشمند به مدیران و سیاستگذارانی که درصدد بهبود کارآفرینی زنان و افزایش رفتار کارآفرینانة جامعه هستند و در سطوح عملیاتی توسط بازیگرانی که در اکوسیستم کارآفرینی زنان همراهی میکنند، ارائه شد.
The present study was conducted by combining previous research with the aim of providing a comprehensive picture of the components of the role of spouses in the entrepreneurship ecosystem of women. The research methodology is qualitative with a meta- synthesis approach. Accordingly, after searching the databases, in the period of 1385 to 1399 for domestic researches and 2000 to 2020 for foreign researches, 124 related studies were evaluated and finally, after multiple screenings, 62 articles were selected. Using seven-step model of Sandelowski and Barroso, the findings of 62 previous studies related to the objectives of the study were reviewed, aggregated, combined and interpreted, and with the help of coding method, 22 codes, 4 concepts and 2 components were identified and validated through Kappa Cohen coefficient. Then, according to the Iranian society, the appropriateness and the importance and priority of the identified concepts were determined and evaluated using the Delphi method. As a consequence, according to the findings of the research, the concepts of spouses' role on women's entrepreneurship ecosystem based on Delphi method and the degree of importance are obstacle, supportive, intervening and encouraging, respectively. In addition, the role model of spouses in entrepreneurship ecosystem of women was presented and drawn. Finally, in line with the research results, practical suggestions that can provide valuable insights to managers and policymakers seeking to improve women's entrepreneurship and increase entrepreneurial behavior in society are presented. furthermore, practical suggestions for the actors who play in the entrepreneurship ecosystem of women at the operational level are presented.
خلاصه ماشینی:
علاوه بر اين ، همسر به دليل حضور در همة مراحل کسـب وکـار، يکـي از اعضـاي مهم و تأثيرگذار شبکة فرد کارآفرين است (٢٠٠٣ Greve and Salaff) و پيشرفت کسب وکار زن کارآفرين بستگي زيادي به نقـش همسـر او دارد (٢٠١٧ Mendosa &Kalafatoglu )، کـه ايـن مي تواند به تأثير مثبت يا منفي بر موفقيت کسب وکار زن کـارآفرين منجـر شـود & Yasmin) (٢٠٢٠ Husna.
مقاله هاي موجود در اين زمينه ، به برخي از شاخص ها و ابعـاد نقـش همسـر در سطح سازماني و کسب وکار زنان کارآفرين ، آن هم به صورت مجـزا، پرداختـه انـد؛ لـذا پـژوهش پيش رو درصدد است با انتخاب زاويه ديدي متفاوت از پژوهش هاي پيشين و شناسـايي ، ترکيـب و درک عميق مؤلفه ها، مفاهيم و شاخص ها، تحليلي سيستماتيک و جامع بـه شـيوة فراترکيـب درخصوص ارائة الگوي نقش همسران در اکوسيستم کارآفريني زنان ارائه دهد.
آراسـتي و اکبري جوکار (١٣٨٥) در پژوهشي با عنوان «بررسي شيوه هاي ارتباط شـبکه اي زنـان کـارآفرين ايراني و تأثير آن در راه اندازي کسب وکـار» بـه ايـن نتيجـه دسـت يافتنـد کـه در شـبکة زنـان کارآفرين ، نزديکان زنان کارآفرين (همسر، فرزندان ، والدين ) مهم تـرين پشـتيبان آن هـا بـوده و حمايت عاطفي بيشترين کمکي است که اين زنان از شبکة خود دريافـت مـي کننـد (آراسـتي و اکبري جوکار ١٣٨٥).
يافته هاي تحقيق نشان مي دهد که اين حمايت همچنين مي تواند فرصتي براي زيـر سـؤال بردن عقايد سنتي مربوط به زنان در جامعه باشـد کـه عمـدتا کـارآفريني را مخصـوص مـردان مي دانند (قمبرعلي و رستمي ، ١٣٩٤) و پشتيباني مردان از همسران کـارآفرين خـود مـي توانـد يک عامل تغيير اجتماعي باشد (٢٠١٣ Eddleston &Powell ).