چکیده:
تشریع نهاد کفاره با خصوصیات و شرایط خاص فعلی تنها در حقوق اسلام صورت گرفته و وجوب کفاره در برخی گناهان و جرائم بر پایۀ آموزههای فقهی مؤید جزا بودن آن است و تعابیر بهکاررفته در قرآن، سنت و کلام فقهای اسلامی هم بر مجازات بودن آن دلالت دارد. هرچند بهدلیل وجوب برخی شرایط خاص مانند قصد قربت، نوعی عبادت هم بهشمار میرود. خصوصیت بارز کفاره، فقدان ضمانت اجرایی بیرونی در آن است و ازاینرو نوعی خود کیفری محسوب میشود. کفاره اقسام و موجبات متعددی دارد. برخی از موجبات کفاره طبق قانون جرم محسوب میشود و دارای ضمانت اجرای رسمی است. برخی دیگر باوجود گناه بودن، فاقد ضمانت اجرای بیرونی بوده و برخی دیگر شامل اعمال سهوی یا عبادات فوتشده است که گناه محسوب نمیشوند. اهداف تشریع کفاره، بیشتر متوجه شخص بزهکار بوده و در جهت اصلاح و تربیت اوست. البته برخی اهداف اجتماعی هم در تشریع کفاره در سیاست جنایی اسلام وجود دارد که در نهایت به کاهش بزهکاری در جامعه منجر میشود و ازاینرو با برنامههای فرهنگی و آموزشی، بایستی ادای این تکلیف الهی را همگانی کرد. این مقاله میکوشد با تبیین جایگاه کفاره و کارکردهای این نهاد در فقه اسلامی، کیف انگاری کفاره را بهعنوان جلوهای از کیفرهای شرعی در نظام حقوقی ایران امکانسنجی کرده و آن را بهعنوان مکمل مجازاتهای اصلی پیشنهاد کند.
Legislation of expiation with current special specifications and conditions has been accomplished only in Islamic law and the necessity of expiation in some sins and crimes based on jurisprudential teachings confirms that it is a punishment and also the interpretations used in the Quran, the Sunnah, and the words of Islamic jurists indicate that it is a punishment. Although, because of some specific conditions such as intention of Proximity to Allah it is also considered a kind of servitude. The outstanding specification of expiation is its lack of external executive guaranty, therefore it is considered a crime by itself. Expiation has different kinds and causes. According to law, some of the causes of expiation are regarded as crime and they have official guaranty. Some others, in spite of being sin, are devoid of external executive guaranty and some others include unintentional deeds or missed prayers which are not considered sin. The goals of canonization of expiation are mostly aimed at correcting and rehabilitating the criminal. Of course, some of the social objectives of canonization of expiation in Islamic criminal policy ultimately lead to a reduction of crime in the society. Therefore, this divine duty must be popularized through implementing educational and cultural programs. By specifying the place of expiation and its functions in Islamic jurisprudence, this article attempts to examine the feasibility of penalizing expiation as a manifestation of legal penalties in the penal system of Iran and to suggest this entity as a complementary punishment to the original ones.
خلاصه ماشینی:
کفاره به عنوان يک خودکيفري يکي از ضمانت اجراهاي دروني محسوب مي شود و استفاده از اين نهاد زمينۀ وسيع تري را در مقابله با جرم فراهم مي کند و نتايج حاصل از آن که با عزم و ارادة خود بزهکار و مشارکت او در اجـراي مجـازات صـورت مـي گيـرد، مؤثرتر از نقشي است که براي اجراي واکنش هاي کيفري رسمي پـيش بينـي شـده اسـت .
بيشتر خصال کفارات از لحاظ نوع و مقدار مشخص شده اند و در صورت اشتغال ذمه مکلف به آنچه به عنوان کفاره مشخص شده (آزاد کردن بنده ، اطعام و لباس پوشاندن ) بايـد عـين همـان پرداخت شود و پرداخت قيمت مطابق با نظر فقهاي اماميه جايز نيسـت (يوسـفي، ١٣٨٩: ١١٠)، جز در موارد خاصي که خود شارع قيمت را جايگزين کفارة غيرمقدور کرده است ، مانند برخـي کفارات صيد در حال احرام نميتوان گفت تکليف از خصال معين شدة کفاره بر قيمت آن منتقـل ميشود، چون ذمۀ مکلف نسبت به خصال مشخص شدة کفاره مشغول شده است نه به قيمت آن ، در کفارات مالي که قابل تقويم اند، اداي قيمت کفايت نميکند.
سند مشروعيت اين سـوگند آيۀ ٢٢٦ سورة بقره است ؛ مطابق اين آيه ايلاء يک سوگند منعقده است که نبايد از آن عـدول شود، اما چون اين سوگند بر امر حرام ياد شده است ، عدول از آن لازم است و بـراي عـدول همانند ساير سوگند منعقده بايد کفاره حنث قسم پرداخت شود؛ يعني درصورتي کـه شـوهر برخلاف سوگند خود عمل نمايد، بايد يک برده را آزاد کند يا اينکه ده مسکين را اطعام دهـد يا لباسي بپوشاند و در مرحلۀ بعد اگر از اين سه امـر عـاجز بـود، بايـد سـه روز روزه بگيـرد (نجفي، ١٤٣٠ق ، ج ٣٣: ٣٢٢).
Vol. 1 & 5, Edition 1, Qom: Islamic Publishing Institute.