چکیده:
با تاسیس دارالفنون و پذیرش نخستین داوطلبان به تحصیل که عمدتا از فرزندان خانوادههای دارای قدرت و نفوذ در جامعه آن روز ایران بودند، چرخ آموزش در سطوح عالی به گردش در آمد. دارالفنون اتفاقی بزرگی در نظام آموزش عالی ایران شد و گرچه بیشتر رشتههای آن مربوط به علوم طبیعی، پزشکی و نظامی بود، اما نمیتوان کتمان کرد که بسیاری از دانش آموختگان آن در سالهای بعد توانستند به افرادی تاثیرگذار در فضای سیاسی و اجتماعی کشور تبدیل شوند. سوال اصلی این تحقیق عبارت از این که افکار و اندیشه های دانش آموختگان دارالفنون تهران چه تاثیری در انقلاب مشروطه داشت؟ فرضیه اصلی تحقیق عبارت ازاین که فارغ التحصیلان دارالفنون تبدیل به نسلی از منتقدان حاکم ومخالف با تعصبات افراطی دینی و جهل و عقب ماندگی فرهنگی واجتماعی شدند.بسیاری از دانش آموختگان دارالفنون در نهضت مشروطه شرکت وبرخی بالژهای فراماسونری درارتباط بوده وبرخی با انتشار مقالات و نشریات ازآزادی ومشروطه حمایت کردند .دانش آموختگان دارالفنون در کنار تحصیل دروس با شرایط سیاسی کشور، ایدههای ملیگرایانه و تفکرات روشنفکرانه آشنا میشدند و نسبت به شرایط سیاسی و اجتماعی ایران نسبت به سایر اقشار وقوف بیشتری داشته ودربیداری فکری مردم موثر بودند. تعدادی هم به تدریج تبدیل به نسلی از منتقدین طبقه حاکم شده وبا عقب ماندگی فرهنگی واجتماعی مبارزه می کردند. .در این تحقیق تلاش خواهد شد به شیوه کتابخانه ای و در قالب رویکرد توصیفی-تحلیلی به تاثیر افکار و اندیشه های دانش آموختگان دارالفنون تهران درنهضت مشروطه پرداخته شود.
With the establishment of the Academy of Arts and the admission of the first volunteers to study, who were mainly the children of powerful and influential families in the society of Iran at that time, the wheel of education was turned at high levels. Dar al-Fonun became a major event in Iran's higher education system, and although most of its disciplines were related to natural sciences, medicine, and the military, it cannot be denied that many of its graduates in later years were able to become influential figures in the country's political and social space. The main question of this research is what effect did the thoughts and ideas of the graduates of Tehran Academy of Arts have on the Constitutional Revolution? The main hypothesis of the research is that the graduates of Dar al-Fonun became a generation of ruling critics and opposed to extremist religious prejudices, ignorance and cultural and social backwardness. They supported the constitution. In addition to studying the courses, the students of Dar-ol-Fonun were acquainted with the political situation of the country, nationalist ideas and intellectual thoughts. Some gradually became a generation of critics of the ruling class and struggled with cultural and social backwardness. In this research, an attempt will be made to study the influence of the thoughts and ideas of the graduates of Tehran Academy of Arts in the constitutional movement in a library manner and in the form of a descriptive-analytical approach.
خلاصه ماشینی:
com فصلنامه علمي پژوهشي تاريخ (شاپا ٠٢٧١-٢٠٠٨ ) -سال ١٦ شماره ٦١ -صفحه ١٦٥-١٩٠ تاريخ دريافت :١٤٠٠/٢/١ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/٣/٣ چکيده دارالفنون اتفاقي بزرگي در نظام آموزش عالي ايران شد و گرچه بيشتر رشته هاي آن مربوط به علوم طبيعي، پزشکي و نظامي بود، اما نميتوان کتمان کرد که بسياري از دانش آموختگان آن در سال هاي بعد توانستند به افرادي تاثيرگذار در فضاي سياسي و اجتماعي کشور تبديل شوند.
کليد واژه : دارالفنون ، دانش آموختگان ، انديشه وافکار، انقلاب مشروطه ،دولتمردان مقدمه دارالفنون در ابتداي دوران حکومت ناصرالدين شاه اگرچه با نواقص جدي از قبيل عدم آگاهي به زبان فارسي از سوي معلمين و نيز عدم امکان گزينش دانش آموزان همراه بود ولي منجر به آشنايي بيشتر ايرانيان با علوم نوين و نيز افزايش آگاهي و علم در ايران گرديد.
دانش آموزان اين مدارس از خانواده هاي اشرافي و درباري انتخاب ميشدند و امکان هيچ گونه گزينش عمومي وجود نداشت و اين افراد نيز عموما پس از پايان تحصيلات در دارالفنون يا در دربار مشغول کار بودند و يا به واسطه ثروت خانوادگي تمايلي به ادامه تحصيل و گسترش علوم جديد در ميان مردم عامي را نداشتند.
(مـوسوي گرمارودي،١٣٨٢: ٥٠) انديشه ايجاد مدرسه دارالفنون اول بار توسط عباس ميرزا مطرح ميشود، البته چنان که ميدانيم عباس ميرزا مردي روشن فکر، وطن خواه و تجددطلب بود که متأسفانه مشکلات داخلي، به خصوص جنگ هاي ايران و روس ، مجال تحقق آرمان هايش را از او گرفت و از اين ها گذشته مرگ زودهنگام وي نيز مانع از آن شد که مديريت مورد نظر خود را به خصوص از لحاظ فرهنگي بر کشور اعمال کند.