چکیده:
نوشتار حاضر بر آن است تا از منظری تربیتی به 'ادبیات کودکان' بنگرد و ضمن صورتبندی چالشهای مفهومی پیش پای آن، راههای برونرفتی پیش روی آن نهد تا هندسه 'تربیت' کودک همچنان بر 'ادبیات کودکان' استوار باشد و آن را بیشتر به حساب آورد. در این راستا، ابتدا تلاش شده است تا با استفاده از روش مفهومپردازی، این چالشهای مفهومی استنباط و صورتبندی شوند و سپس با مبنا قرار دادن رویکرد اسلامی عمل در مقام رویکرد فلسفی- تربیتی مختار و با بهره گرفتن از روش استنتاج ضمنی، راههای برونرفتی برای آنها پیشنهاد شود. عمده چالشهای مفهومی استنباط شده در قالب دوگانههای 'آموزشی- ادبی'، 'جهانی – بومی'، 'بیان واقعیت – سانسور' و 'فانتزی- واقعیت' صورتبندی شدهاند. در مقابل مواردی چون 'ساختار ادبی- محتوای تربیتی'، 'تکوین ادبی- خوانش تربیتی' در مقام برونرفت از چالش نخست، 'رسمیت بخشی به سطوح متنوع هویت آدمی' و 'پویایی اندیشهورزانه سطوح هویت' در مقام برونرفت از چالش دوم، 'مواجهه گام به گام با واقعیت' در مقام برونرفت از چالش سوم و 'فانتزی مقید به واقعیت و یا متمایز از آن' در مقام برونرفت از چالش چهارم برشمرده شده است. این راههای برونرفت میتواند جایگاه 'ادبیات کودکان' را در عرصه تربیت بازتعریف کند و افقهای جدیدی را پیش روی مربیان بگشاید.
خلاصه ماشینی:
در اين راستا، ابتدا تلاش شده است تا با استفاده از روش مفهوم پردازي، اين چالش هاي مفهومي استنباط و صورت بندي شوند و سپس با مبنا قرار دادن رويکرد اسلامي عمل در مقام رويکرد فلسفي- تربيتي مختار و با بهره گرفتن از روش استنتاج ضمني، راه هاي برون رفتي براي آنها پيشنهاد شود.
com@asra٠٣١٣ مقدمه ادبيات کودکان ١ به طور اجمالي به کتاب هاي قصه اي اطلاق ميشود که با ساختار روايي و در دامن قصه ، مسائل و رويدادهايي را مطرح ميکنند که براي کودکان جذاب و مورد نياز است و اغلب در دنياي آنها رخ ميدهد (اشنايدر٢، ۲۰۱۶).
بر اين اساس ، تلاش ميشود تا ابتدا با دسته بندي نظرات مطرح شده درباره ابعاد مختلف مفهومي ادبيات کودکان به صورت دوگانه هايي، اين چالش ها به شکل پس رونده استنباط شوند و سپس ، در پرسش دوم ، در مقابل اين چالش ها، راه هاي برون رفتي مبتني بر رويکرد اسلامي عمل ، پيشنهاد گردد.
اتخاذ رويکرد اسلامي عمل براي اين مفهوم پردازي از آن رو بوده است که اين رويکرد در عين برخورداري از انسجام فلسفي (سجاديه ، ۱۳۹۳)، متکي بر مباني برآمده از قرآن و هم آوا با زمينه هاي فرهنگي جامعه است و نيز از معدود ديدگاه هايي است که به تعريف دوران کودکي و مؤلفه هاي آن پرداخته (سجاديه و آزادمنش ، ۱۳۹۵) و در مورد الزامات تربيت اخلاقي- اجتماعي در آن نيز اصولي پيشنهاد شده است (آزادمنش ، سجاديه و باقري، ۱۳۹۵).