چکیده:
زمینه و هدف: سمک عیار معروفترین اثر داستانی عامیانۀ فارسی است که در قرن ششم پدید آمده و در دستهبندیهای ادب داستانی در ذیل رمانس قرار میگیرد. گفتگو یکی از مهمترین عناصر داستانی آن است که نقش بسزایی در شناساندن شخصیتهای داستان دارد. بررسی و تحلیل عنصر گفتگو موضوع اصلی این پژوهش است. در این مقاله سعی بر آنست که کارکرد و نقش گفتگو در سمک عیار مورد واکاوی قرار گیرد.
روش مطالعه: پژوهش پیش رو مطالعهای نظری است که به شیوۀ کتابخانهای و روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است. محدوده و جامعۀ موردمطالعه، سمک عیار به تصحیح پرویز ناتل خانلری بوده، که توسط نشر آگاه منتشر شده است.
یافتهها: گفتگوها در سمک عیار بدنبال روایت میآیند و به دو صورت، مستقیم و غیرمستقیم نمود دارند. بیشتر گفتگوها کوتاه هستند و سلامت نثر کلاسیک قرن ششم را نشان میدهند. شخصیتها در این اثر صدای متمایزی ندارند.
نتیجهگیری: کارکرد و نقش گفتگو در سمک عیار بصورت مناظره کردن، مجادله و کشمکش بین شخصیتها نمود پیدا کرده است. مستدل کردن کلام، با زبان ملایم و استدلال عیاران، وزیران و عالمان تحقق یافته است. بعضی حقایق، قضاوتها و دیدگاهها از زبان شخصیتها بیان شده که مخاطب فقط از دید راوی نبیند و به دموکراتیک کردن کلام منجر شده است. عشق، استغاثه و مناجات، گفتگو را عاطفی و احساسی کرده است، کنش شخصیتها باعث شناخت مخاطب از آنها شده است و همذاتپنداری با قهرمانان را به همراه داشته است. در گفتگوها به وقایع و ماجراهایی اشاره میشود که به پیشبرد روایت کمک میکنند. فضاسازی شاد یا غمآلود با دیدن خوابی یا گرفتن طالعی در گفتگو بوجود آمده است. توصیف در گفتگو به معرفی یا شناخت بیشتر منجر شده است. با گفتگو فرود و اوجگیری داستان، گرهافکنی و گرهگشایی بهتر جلوه کرده است. گفتگو به سیر شتاب زمانی رمانس سمک عیار کمک کرده است.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Samak-E-Ayyar is one of the most famous Persian folktale which has flourished in 6th century and it is known as romance. dialogue is one of the critical elements of fiction which has got the effective role in identifying the characters. Study and analysis of dialogue element are the main topic of this research. In this paper the researcher tries to analyze the dialogue function and role in Samak-E-Ayyar.
METHODOLOGY: The present research is organized based on library resources and descriptive- analytical method. basically, this paper has studied Samak-E-Ayyar corrected by Parviz Natel Khanlari and published by Agah Press.
FINDINGS: Following narration in Samak-E-Ayyar, there are direct and indirect dialogues. Most dialogues are short and reflex the pure classic prose of sixth century. In this work characters haven’t got distinct representation.
CONCLUSION: The function and role of dialogue in Samak-E-Ayyar have been demonstrated as argument, discussion and conflict. To reason the discourse, the mild language and errant’ reasoning, ministers and scholars are realized. Some facts, judgments and views are narrated by characters as well as narrator and it leads to democratic discourse. Love, suppliant and prayer are the reasons of emotional and sentient dialogue, characters’ performances make the audiences know them and bring along identification with the heroes. Dialogues are going to show as followings: They reflex events and adventures which help the narrative progress. Happy and sad settings are created by dreaming and astrology. Descriptions in dialogue deal to further introduction or recognition. Story’s climax and anticlimax, complication and denouement are appeared superiorly. Besides dialogues help the time acceleration of in Samak-E-Ayyar
خلاصه ماشینی:
بررسي و تحليل گفتگوي شخصيتها در سمک عيار طاهره حسني، محمدعلي داودآبادي فراهاني *، محمدرضا قاري گروه زبان و ادبيات فارسي، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامي، اراک، ايران .
نتيجه گيري: کارکرد و نقش گفتگو در سمک عيار بصورت مناظره کردن ، مجادلـه و کشـمکش بين شخصيتها نمود پيدا کرده است .
گفتگو نقش مهمي در پيشبرد داستان و تئاتر دارد، ميرصادقي دراين باره ميگويد: «گفتگو بنياد تئاتر را پي ميريزد اما در داستان نيز يکي از عناصر مهم است ، پيرنگ را گسترش ميدهد و درونمايه را به نمايش ميگذارد و شخصيتها را معرفي ميکند و عمل داستاني را به پيش ميبرد» (همان : ص ٤٦٣).
• گفتگوي قراخان و غور کوهي: مناظره کردن «قراخان گفت اي پهلوان ، شاه جهان ارمنشاه سلام و دعا ميرساند، و ميگويد که پهلوان آگاه است و هيچکس از وي بهتر نميداند، که از همه ، جهان بيش ديده است ، که پدرپدران ]ما[ اين دره بوده است ، و هيچکس از اين دره بر پادشاه خود عاصي نشده اند ...
در سمک عيار بعضي حقايق ، قضاوتها و ديدگاهها از زبان شخصيتها بيان شده و توازني را در اين اثر بوجود آورده است که مخاطب فقط از ديد راوي نگاه نکند.
ولي در جاي جاي سمک عيار قضاوتها از زبان اشخاص هم بيان ميشود و اينگونه گفتگو به دموکراتيک کردن کلام کمک کرده است .
با گفتگوي آنها کنش شخصيت ، عشق ورزيدن چگل ماه به فرخ روز در اين گفتگو بتصوير کشيده شده است .