چکیده:
در قرون اخیر رشد شتابان شهرنشینی در کشورهای درحالتوسعه همراه با رویکردی عینی به توسعه، بر نابسامانیهای عینی و ذهنی شهرهای جهان سوم افزوده است. بااینوجود، پیدایش رویکرد کیفی به مفاهیم توسعه، زمینه را برای طرح موضوع کیفیت زندگی فراهم ساخت. موضوعی که امروزه به معنای قابل زندگی بودن یک مکان میباشد و ارتقای سطح آن نه صرفاً بهعنوان ابزاری جهت برخورد با پیامدهای نامطلوب حاصل از سیاستهای مرسوم رشد و توسعه، بلکه بهعنوان هدف اصلی توسعه مورد تأکید قرارگرفته است. (فرجی و دیگران، 1391: 49). در ایران نیز به دنبال رشد سریع شهرنشینی و سرعت بالای تغییرات بافتهای شهری، کیفیت محیطهای شهری کاهشیافته و طرحها و برنامهریزیهای انجامشده در مورد خلق محیطهای شهری باکیفیت مخصوصا در بافتهای جدید با توفیق چندانی روبرو نبوده است، به همین دلیل امروزه ارتقای کیفیت زندگی شهری در شهرها و شهرکهای جدید از مهمترین مسائل مورد توجه برنامه ریزان شهری میباشد. از این رو هدف این پژوهش بررسی وضعیت کیفیت زندگی شهری در شهرک منظریه به عنوان شهرکی جدیدالاحداث واقع در شهرستان خمینی شهر و تعیین موثرترین عوامل در شکلگیری رضایتمندی یا نارضایتی ساکنین از وضعیت موجود کیفیت زندگی شهری بافت مذکور میباشد. روش تحلیل این پژوهش از نوع توصیفى - تحلیلى است. برای گردآوری اطلاعات از روشهای کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) و برای سنجش وضعیت کیفیت زندگی شهری در محدوده مورد مطالعه از روش تحلیل عاملی و همچنین آزمون میانگین آماری t-Test استفاده گردیده است بدین صورت که ابتدا با روش T-test وضعیت رضایت از هر متغیر از دید پاسخدهندگان تعیین گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی و نرمال سازی امتیازات آنها، متغیرها در 8 عامل دستهبندی و امتیاز هر عامل مشخص گردیده است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که بیشترین امتیاز به عامل دسترسی به پایگاههای ضروری شهری شامل متغیرهای دسترسی به مراکز تجاری، جایگاههای سوخت و پایگاههای نیروی انتظامی و کمترین امتیاز به عامل توان مالی ساکنین شامل قیمت زمین، مسکن و اجاره بها اختصاص یافته است. در نهایت نیز وضعیت کلی کیفیت زندگی شهری شهرک مذکور در شرایط فعلی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج بررسی، بیانگر پایین بودن سطح کیفیت زندگی شهری محدودهی مورد مطالعه از دیدگاه ساکنین آن میباشد.
In recent centuries, the rapid growth of urbanization in developing countries, along with an objective approach to development, has added to the objective and mental disorders of Third World cities. Nevertheless, the emergence of a qualitative approach to development concepts provided the basis for raising the issue of quality of life. This is an issue that means the viability of a place today, and its promotion is emphasized not only as a tool to deal with the adverse consequences of conventional growth and development policies, but also as the main goal of development (Faraji et al., 2012: 49). Therefore, the purpose of this study is to investigate the urban quality of life in Manzarie town located in KhomeiniShahr and determine the most effective factors in the formation of residents' satisfaction or dissatisfaction with the current urban quality of life in the area. The method of analysis of this research is descriptive-analytical. To collect information, library and survey methods and questionnaires and to assess the urban quality of life in the study area, factor analysis and t-test were used. First, by t-test, the satisfaction status of each The variable was determined from the respondents' point of view and then using factor analysis and normalization of their scores, the variables were classified into 8 factors and the score of each factor was determined. The results of the analysis indicate the low level of urban quality of life in the study area from the perspective of its residents.
خلاصه ماشینی:
براي گردآوري اطلاعات از روش هاي کتابخانه اي و ميداني (پرسشنامه ) و براي سنجش وضعيت کيفيت زندگي شهري در محدوده مورد مطالعه از روش تحليل عاملي و همچنين آزمون ميانگين آماري t-Test استفاده گرديده است بدين صورت که ابتدا با روش T-test وضعيت رضايت از هر متغير از ديد پاسخ دهندگان تعيين گرديد و سپس با استفاده از روش تحليل عاملي و نرمال سازي امتيازات آنها، متغيرها در ٨ عامل دسته بندي و امتياز هر عامل مشخص گرديده است .
برخي از مهم ترين تعاريف اين مفهوم در ادامه آورده شده است : - عنواني جديد براي مفهوم قديمي بهزيستي مادي و رواني مردم در محيط زندگي خود (ليو١، ١٩٨٣، به نقل از خالو باقري ١٣٩١) - کيفيت زندگي، ادراک فرد از رفاه است که به نظر ميرسد از رضايت يا عدم رضايت در حيطه هاي اصلي زندگي ناشي ميشود (فرانس و پاورز٢، ١٩٨٥، به نقل از عرب خزائلي، ١٣٩٠) - ميزان تامين نيازهاي انساني در ارتباط با ادراکات فرد و گروه ها از بهزيستي ذهني (کوستانزا٣ و همکاران ، ٢٠٠٧) - مفهومي براي نشان دادن ميزان رضايت فرد از زندگي و به عبارتي معياري براي تعيين رضايت و عدم رضايت افراد و گروه ها از ابعاد مختلف زندگي است .
در واقع ميتوان ادعا نمود که اين مفهوم مصداق و بخشي از کيفيت زندگي است که بر شهرها و حوزه ها و مسائل مربوط به آنها تمرکز دارد و به نوعي بيانگر ميزان آسايش و رضايت شهروندان از ميزان دسترسي به امکانات و خدمات مورد نياز در شهرها ميباشد برخي از مهم ترين تعاريف اين مفهوم در ادامه آورده شده است (جدول ١).
در مطالعات داخلي و خارجي انجام گرفته در مورد مفهوم کيفيت زندگي شهري نيز شاخص هاي متعددي در مورد اين مفهوم و نحوه ي سنجش آن در جوامع بشري استفاده شده که برخي از مهم ترين آنها معرفي گرديده است (جدول ٣).