چکیده:
بحث مبانی قرائی تفسیر از مسائل مهم دانش قرائات و دانش تفسیر است که از دیرباز موردتوجه علماء و دانشمندان هر دو علم قرارگرفته است. مفسران قرآن کریم قبل از ورود به تفسیر ناگزیر باید در این زمینه نیز به یک یا چند مبنا برسند و تفسیر را بر اساس آن بنیان نمایند. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی ـ تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانهای است. هرچند شیخ طوسی قرائت را به قرائات رایج روا میداند؛ اصل گوناگون قرائت را در قرآن از اصحاب نبی مکرمJ، قراء سبعه و دیگر قاریان قبول میکند. بر اساس بررسی در تفسیر التبیان شیخ طوسی بر پایه چهار ملاک، قرائت معتبر را از نامعتبر میداند. شیخ طوسی تنها آن قرائتی را میپذیرد که با قواعد و اصول قطعی و مسلم لغت، نحو عربی و صرف سازگار باشد و قرائتی که با این قواعد سازگار نباشد؛ مردود است و قرائت شاذ را نمیپذیرد و اگر قرائت مخصوص که بر اساس احادیث معتبر مورد نهی معصومینD قرارگرفته باشد، آن هم بدون شک نامعتبر و ناروا خواهد بود. قرائت مخالف خط مصحف مرسوم نامعتبر است و تلاوت قرآن کریم به چنین گونه قرائتهایی صحیح نیست.
The topic of the foundations of recitation [qira’t] in exegesis is one of the important issues of the sciences of recitations [qira’at] and interpretation, which has been one of the concerns of scholars and specialists of both sciences for a long time ago. Before starting exegesis, the interpreters of the Holy Quran inevitably must also choose one or more bases in this regard and base their exegeses on it/them. The research method in this article is descriptive-analytical using library resources/desk research. However, Sheikh Tusi considers recitations [qira’t] to be the prevalent recitations [qira’at]. Same like, he accepts the basic diversity of recitation [qira’t] in the Quran from the companions of the Holy Prophet (P); the seven reciters [qurra’] and other reciters. Based on the studying Sheikh Tusi's exegesis of Al-Tibyan [= Clarification] based on four criteria, he separates the valid recitations [qira’at] from the invalid ones. Sheikh Tusi accepts only those recitations [qira’at] that are compatible with the definite rules and principles of the Arabic language, syntax, and morphology, and recitations [qira’at] that are not compatible with these rules are rejected. So, he does not accept the irregular [shazz] recitation [qira’t]. Same as if a specific recitation [qira’t] forbidden by the authentic hadiths of Infallible Ones (A.S), it will undoubtedly be invalid and inaccurate and reading [tilawat] Quran on the base of such recitations [qira’at] is not permitted.
خلاصه ماشینی:
شیخ طوسی تنها آن قرائتی را میپذیرد که با قواعد و اصول قطعی و مسلم لغت، نحو عربی و صرف سازگار باشد و قرائتی که با این قواعد سازگار نباشد؛ مردود است و قرائت شاذ را نمیپذیرد و اگر قرائت مخصوص که بر اساس احادیث معتبر مورد نهی معصومین( قرارگرفته باشد، آن هم بدون شک نامعتبر و ناروا خواهد بود.
در آیه شریفه (الَّذِینَ یبْخَلُونَ وَ یأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ مَنْ یتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِی الْحَمِید( (حدید/ 24)؛ دو قرائت ذکر میکند: نمونه اول: قاریان مدینه و شام «فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِی الْحَمِید» خواندهاند؛ چونکه در خط مصحف آنان لفظ «هو» نوشته نشده است؛ دوم: بقیه قاریان چون در خط مصحف آنان «هو» ثبت شده است، لذا آنان این را میخوانند (طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیتا: 9/ 518).
» شیخ طوسی با اینکه معنای مختلفی در مورد این آیه مطرح میسازد؛ ولی به خاطر شاذ بودن کنار میگذارد (طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیتا: 3/ 371).
شیخ طوسی قرائت کسر را به دلیل اینکه در شروع آیه در مورد شخص متوفی «إِنْ کانَ لَهُ وَ لَدٌ فَإِنْ لَمْ یکنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَه» آمده است، پس بهخاطر همین، قرائت دوم را قابلاعتماد و قویتر میشمارد (طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیتا: 3/127).
شیخ طوسی قرائت دیگر قاریان را (یعنی قرائت بدون تشدید) قابلاعتماد و قویتر میشمارد، به دلیل اینکه با آیه «أَیهُمْ یکفُلُ مَرْیم» متناسبتر است، لذا این قرائت از قاریان کوفه قویتر میداند (طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیتا: 2/ 445).