دولت و پیراشهرنشینی: تبیین نقش دولت در گسترش نواحی پیراشهری (مطالعه موردی: شهر سنندج) مقاله

اهداف: علیرغم وجود پژوهش‌های متنوع در خصوص نقش دولت در توسعه شهری، هنوز پژوهش‌های اندکی به بررسی ابعاد مداخله دولت در نواحی پیراشهری پرداخته‌اند. در واقع هنوز به این سوال پاسخ داده نشده است که سازوکار مداخله دولت در فرایند گسترش پیراشهری به چه نحوی بوده است که زمینه‌های فعال شدن سایر نیروهای سوداگرانه را فراهم کرده و پیامدهای نامطلوب بعدی را بر جای گذاشته است؟ بنابراین هدف از پژوهش حاضر، تبیین نقش دولت در گسترش ناحیه پیراشهری از منظر آسیب‌شناسی نقش‌ها و وظایف آن است که با مطالعه موردی شهر سنندج دنبال شده است. روش‌شناسی: با استفاده از یک روش ترکیبی، داده‌های پژوهش در سه محور اصلی شامل «داده‌های پیمایشی مبتنی بر مصاحبه با 15 نفر از خبرگان»، «داده‌های اسنادی مستخرج از مستندات ناحیه پیراشهری سنندج» و «داده‌های میدانی از سکونتگاه‌های ناحیه پیراشهری سنندج» گردآوری شد. محدوده زمانی پژوهش، دوره چهل ساله 1395-1355 می‌باشد. یافته‌ها: نتایج بدست آمده از تحلیل روند گسترش ناحیه پیراشهری نشان داد که در دوره زمانی (1395-1355)، شهر سنندج همواره به شما پراکنده‌رویی حرکت کرده است که این نوع توسعه، اغلب در اراضی پیراشهری اتفاق افتاده است. در ادامه، دلایل ناکارآمدی دولت در گسترش ناحیه پیراشهری، در قالب 32 مفهوم، 29 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی شناسایی گردید. مقولات اصلی عبارتند از: ناکارآمدی یا عدم اجرای صحیح قوانین مربوط به محدوده و حریم شهر، ناکارآمدی طرح‌های جامع و تفصیلی در کنترل مرزهای حریم شهر، بی‌توجهی به اصول آمایش سرزمین در جانمایی کاربری‌های حریم، سیاست‌ها و اقدامات نادرست در بخش زمین و مسکن، عدم مقابله با حاشیه‌نشینی به دلایل سیاسی، اجتماعی و حقوقی. نتیجه‌گیری: پیچیدگی و برهمکنش عوامل موثر بر گسترش فضاهای پیراشهری، دولت را در موقعیت جدیدی از مسئولیت‌پذیری قرار می‌دهد که ضرورت بازتعریف نقش‌ها و وظایف آن را در ارتباط با نظام مدیریت و سیاست‌گذاری توسعه شهری، ایجاب می‌نماید.

Objectives: Despite various studies on the role of government in urban development, few studies have examined the dimensions of government intervention in suburban areas. In fact, the question has not yet been answered as to what was the mechanism of government intervention in the process of urban development that provided the grounds for the activation of other mercenary forces and left the following adverse consequences? Therefore, the purpose of this study is to explain the role of government in the development of the suburban area from the perspective of the pathology of maps and its tasks, which has been followed by a case study of Sanandaj. Methodology: Using a Mixed method, research data were collected in three main areas, including "survey data based on interviews with 15 experts", "documentary data extracted from documents of Sanandaj suburban area" and "field data from settlements of Sanandaj suburban area". The research period is the forty-year period of 1976-2014. Results: The results obtained from the analysis of the development trend of Pirashahri area showed that the city of Sanandaj has always moved towards you in a scattered manner that this type of development has often occurred in Pirashahr lands. The main categories are: inefficiency or incorrect implementation of laws related to the boundaries of the city and area, inefficiency of comprehensive and detailed plans in controlling the boundaries of the city, disregard for land management principles in locating land uses, incorrect policies and actions in the land and housing sector, lack Dealing with marginalization for political, social and legal reasons. Conclusion: The complexity and interaction of factors affecting the development of suburban spaces, puts the government in a new position of responsibility that necessitates the redefinition of its roles and tasks in relation to the management system and policy development of urban development.