چکیده:
هدف از این مقاله عبارت از تحلیل و تبیین نقش ویژگیهای فیزیکی و جنبههای انسانی مصنوعات فنّاورانه در تغییرات اجتماعی، با تأکید مصداقی بر فنّاوریهای همگرای بهسازی انسان (فبا) است. در این راستا سه دیدگاه اصلی در باب عاملیت اجتماعی مصنوعات فنّاورانه شامل ذاتگرایی، برساختگرایی اجتماعی و نظریه ماهیت دوگانه مصنوعات فنّاورانه مورد بررسی و تحلیل واقع میشود. در نهایت و براساس تفسیر کارکردی از نظریه ماهیت دوگانه از این ادعا دفاع میشود که تعیّن کارکرد مصنوعات فنّاورانه، منوط به ملاحظه نقش عوامل اجتماعی (از جمله جامعه کاربران) است، بنابراین اگر کاربران یک مصنوع فنّاوریهای همگرا، همچون ابرلباس فبا، متعلق به جامعهای غیر از جامعه طراحان آن باشند میتوانند برای این مصنوع، کارکردی متناسب با هدف خود تعیین نمایند، گرچه تحقق آن توسط هدف طراحان (مثلاً از طریق ساختار و ویژگیهای فیزیکی مصنوع مورد نظر) مقید میشود.
The objective of this paper is to analyze and explain the physical features and human aspects of technical artefacts in social changes with referential emphasis on converging human enhancement technologies. In this line, three approaches to technical artefacts as a social agency are studied and analyzed, i.e. essentialism, social constructionism, and dual nature theory of technical artefacts. On the basis of the functional interpretation of the theory of dual nature, attempt has been made to explain the following contention: realization of function of technical artefacts is subject to taking into consideration the role of social agents (including the user). Hence, if the users of a convergent technical artefacts, belong to a society other than its designers, they can determine a function for that technical artefacts compatible with their own objective, although its realization will become restricted to the objectives of its designers (for instance through the structure and physical features of the target product).
خلاصه ماشینی:
در نهايت و براســاس تفســير کارکردي از نظريه ماهيت دوگانه از اين ادعا دفاع مي شود که تعين کارکرد مصنوعات فناورانه ، منوط به ملاحظه نقش عوامل اجتماعي (از جمله جامعه کاربران ) است ، بنابراين اگر کاربران يک مصنوع فناوري هاي همگرا، همچون ابرلباس فبا، متعلق به جامعه اي غير از جامعه طراحان آن باشند مي توانند براي اين مصنوع ، کارکردي متناسب با هدف خود تعيين نمايند، گرچه تحقق آن توسط هدف طراحان (مثلا از طريق ساختار و ويژگي هاي فيزيکي مصنوع مورد نظر) مقيد مي شود.
(بري ١، ٢٠١٠: ٤٠) در ادامه ابتدا مسئله پژوهش حاضر در باب عامليت اجتماعي مصنوعات فناوري هاي بهســازي انسان ، که در اينجا آن را «مسئله فبا» مي ناميم تعريف مي شود و در بخش هاي بعدي پاسخ هاي مختلفي که در چارچوب فلسفه کلاسيک فناوري و نيز مطالعات معاصر فناوري در برابر اين مسئله قابل ارائه است مورد طرح و بررسي قرار مي گيرد.
اما مسئله اين مقاله ، که يکي از مهم ترين مسائل انساني ـ اجتماعي ناشــي از توســعه و انتقال فناوري هاي همگرا به کشور است ، اين است که اصولا آيا اين فناوري هــا و تبعات آنها را مي توان عامل نوعي از تغييرات در جامعه دانســت که خارج از کنترل عوامل انســاني باشــد؟ به عبارتي آيا مصنوعات فبا، عامليتي مستقل از عوامل انســاني دارند يا اينکه عامليت اجتماعي ـ سياســي آنها در نهايت قابل تقليل به عامليت توســعه دهندگان و کاربران آنها و گروه هاي اجتماعي و سياست گذاران است ؟ اين مسئله در اين مقاله تحت عنوان «مسئله فبا» مورد اشاره قرار خواهد گرفت .