چکیده:
امروزه کمتر جامعهشناسی ضرورت توجه به مسئله عرفیشدن در ایران را بهعنوان یکی از مهمترین تهدیدات فرهنگی جامعه انکار میکند. بحث عرفیشدن دارای پیچیدگیها و ابهامهای متعددی است که بخشی از آنها به ملاحظات مفهومی بازمیگردند. این ابهامها بهطور قهری موجب آشفتگیهایی در تحقیقات تجربی عرفیشدن نیز گردیده و روایی آنها را با چالش روبهرو کردهاند. در این مقاله دو گام در جهت ایضاح بیشتر مفهوم عرفیشدن و هموارسازی مسیر بهکارگیری آن در تحقیقات تجربی برداشته شده است. در گام نخست، کوشش شده از طریق واکاویهای عقلی و منطقی در تعاریف پیشین، تعریف مفهومی قابل قبولی از عرفیشدن ارائه گردد. مهمترین نتیجه مقاله در این گام، دستیابی به توضیحاتی روشنگر درباره تفکیک سطوح و دامنه عرفیشدن و نیز تفکیک میان دو جنبه سلبی و ایجابی آن است. در گام دوم که ناظر به تعریف عملیاتی عرفیشدن بوده است، بیش از هفتاد شاخص از طریق استقرا در متون دینی (قرآن کریم و منابع حدیثی شیعه) استخراج و در قالب یک چارچوب مفهومی تنظیم و ارائه شدهاند. این چارچوب میتواند مشکل کمبود سنجههای غنی و معتبر در تحقیقات بومی عرفیشدن را برطرف سازد.
Today few sociologists deny the necessity of paying attention to the issue of secularization in Iran as the most important cultural threat to the society. Secularization involves several complexities and ambiguities, part of which stems from conceptual considerations. These ambiguities have inevitably led to disarray in empirical research about secularization and have challenged their validity. This paper offers two steps for more explanation of the concept of secularization and to pave the way for its application in empirical studies. In the first step, attempts have been made – through rational and logical investigation of the existing definition – to offer an acceptable definition of secularization. The most important result of the research in this step is attainment of some explanations about the distinction of the levels and domains of secularization as well as distinction between its positive and negative aspects. In the second step, which deals with the operational definition of secularization, more than seventy indices through induction of the religious texts (the Holy Quran and Shi’a traditions) have been extracted and developed within a conceptual framework. This framework can solve the problem of shortage of rich and valid measures in indigenous studies about secularization.
خلاصه ماشینی:
مفهوم عرفيشدن از اصطلاحات تخصصي جامعه شناسي است که ريشه در نوآوريهاي مفهومي صاحب نظران اين رشته دارد و از اين رو، در تعريف آن نه به عرف ميتوان رجوع کــرد و نه از متون ديني يا منابع تخصصي حوزه هاي ديگــر ميتوان انتظار ارائه تعريف مشخصي در اين زمينه داشت ، بلکه ناگزيريم به تعاريف خود جامعه شناسان مراجعه کنيم و از طريق تأملات عقلي و منطقي به تجزيه و تحليل آنها بپردازيم .
(شجاعيزند، ١٣٨٣: ٩-٨) با اين حال ، عده اي از جامعه شناسان دين با وجود اعتراف به اينکه دينداري افراد، معيار مناسبي براي بررسي عرفيشدن در سطح جامعه اي نيست ؛ زيرا عوامل اجتماعي ـ فرهنگي، جداي از ميزان عرفيشدن ممکن است تأثير مثبت يا منفي بر دينداري افراد داشته باشند (دابلر، ١٣٩٠: ٢٤٤)، در بررسي تجربي مسئله عرفيشدن از همان شاخص هاي سنجش دينداري، مانند اعتقاد به خدا و زندگي پس از مرگ ، اعتقاد به وحياني بودن کتاب مقدس ، حضور يا عضويت در کليسا و پايبندي به اعمال ديني استفاده ميکنند (لخنر، ٢٠١٠: ٣٧ و گيل و ديگران ، ٢٠١٠: ١٠٧) و برخي محققان داخلي نيز مدل سنجش دينداري گلاک و اســتارک و ابعاد پنج گانه آن ، شامل ابعاد اعتقادي، مناسکي، تجربي (احساسي)، فکري (دانشي) و پيامدي را مبناي بررسي تجربي عرفيشدن در ايران قرار داده اند.
دسته بندي شاخص هاي عرفي شدن چنانکه گذشت ، مؤلفه هاي اصلي عرفيشدن که مبناي استخراج شاخص ها از متون ديني قرار گرفته اند، عبارت اند از: زوال يا افول جاذبه باورها، ارزش ها، تجارب ، کنش ها، آگاهيها، نمادها و نهادهاي ديني و کاهش کارکردهاي اجتماعي دين به ضميمه بعد ايجابي عرفيشدن يعني دنيويشدن که ممکن است در مورد هر يک از مؤلفه ها رخ دهد.