چکیده:
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی نگرش دانشجویان فنی و مهندسی دانشگاه ارومیه نسبت به کیفیت خدمات آموزشی بر اساس یک مدل تلفیقی بود.روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل همه دانشجویان فنی و مهندسی دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 99-98 به تعداد 2289 نفر بود. حجم نمونه با روش تصادفی طبقهای نسبتی و با استفاده از جدول مورگان 328 نفر از دانشکده فنی و مهندسی تعیین شد. ابزار پژوهش پرسشنامه کیفیت خدمات براساس مدل EDUQUAL و SERQUAL بود و روایی آن با روش اعتبار محتوا تأیید شده است.یافتهها: نتایج مرتبط با فرضیههای پژوهش گویای این بودند که در تمامی ابعاد کیفیت خدمات آموزشی شکاف منفی وجود دارد. نتایج آزمون فریدمن نیز نشان داد بیشترین شکاف مربوط به بعد تسهیلات فیزیکی و کمترین شکاف مربوط به بعد همدلی است. در ادامه، نتایج نشاندهنده آن بود که از نظر جنسیت و مقطع تحصیلی در دو وضعیت موجود و مطلوب کیفیت خدمات آموزش هیج تفاوتی وجود ندارد.نتیجهگیری: بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهاد میشود که از نظرات دانشجویان فنی و مهندسی در رابطه با تصمیمگیریهای مرتبط با خدمات دانشگاه بهره گرفته شود.
Objective: The purpose of this study was to investigate the attitude of technical and engineering students of Urmia university towards the quality of educational services based on an integrated model.Methods: The research method was descriptive correlational and the statistical population included all 2289 technical and engineering students of Urmia University in the academic year of 2019-2020. The sample size was determined by stratified proportional random sampling method using Morgan table of 328 people from the Faculty of Engineering. The research instrument was Service Quality Questionnaire based on EDUQUAL and SERQUAL models and its validity was confirmed by content validity method. The reliability of the questionnaire was also calculated using Cronbach's alpha coefficient of 0.89.Results: The results related to the research hypotheses indicated that there is a negative gap in all aspects of the quality of educational services. The results of Friedman test also showed that the largest gap is related to the dimension of physical facilities and the lowest gap is related to the dimension of empathy. Furthermore, the results showed that in terms of gender and educational level, there is no difference between the two existing and desirable conditions of the quality of education services. Conclusion: Based on the obtained results, it is suggested to use the opinions of technical and engineering students in relation to decisions related to university services.
خلاصه ماشینی:
بر اين اســاس ، لازم اســت دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي ، به طور عام و دانشکده هاي فني ، به طور خاص و با توجه به جايگاه و نقش علوم مهندسي در حرکت به سوي جامعه صنعتي و توسعه اقتصادي و ايجاد فرصت هاي شغلي ، همواره کيفيت خدمات و عملکرد خود را ارزيابي کنند (معماريان ، ١٣٩١) و فضاي آموزش مهندسي متناسب با نيازهاي صنعت بايد عمليتر و روش هاي آموزشي گوناگوني به کار گرفته شود (دميرچلي و تجري ٦، ٢٠١١).
بدين معني که ابتدا ديدگاه دانشجويان از کيفيت خدمات را در پنج بعد نتايج يادگيري ، پاسخگويي ، تسهيلات فيزيکي ، قابليت اطمينان و همدلي مورد سنجش قرار داده و سپس با توجه خدمات مورد انتظار و خدمات ادراک شده توسط دانشجويان ، شکاف بين وضع موجود و مطلوب را نشان مي دهد.
يکي از مدل هايي که براي سنجش وضعيت موجود و مطلوب کيفيت خدمات ارائه شده در نظام آموزشي و آموزش عالي مورد استفاده قرار ميگيرد الگوي EDUQUAL است .
ازجمله مطالعات (خسروي ، ١٣٩٧، قلاوندي و همکاران ١٣٩٥، کاوسي و همکاران ، ١٣٩٣، نجفي و همکاران ، ١٣٩٣، صادقي ، ١٣٩٢، عباسيان و همکاران ، ١٣٩٢، قلاوندي و همکاران ، ١٣٩١، توفيقي و همکاران ، ١٣٩٠، خان ، ٢٠١٥، زافيروپولوس ٥، ٢٠١٤ و خان ، ٢٠٠٧) نشان مي دهند که بين انتظارات و ادراکات دانشجويان از کيفيت خدمات آموزشي ، شکاف منفي وجود دارد و مراکز آموزش عالي نتوانسته اند انتظارات دانشجويان را برآورده کنند که اين امر موجب کاهش انگيزه و نارضايتي دانشجويان مي شود.