چکیده:
مقاله پیش رو، با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مفهوم عدالت در فقه امامیه و حقوق موضوعه پرداخته است.
فقهاء در تعریف مفهوم عدالت، تعابیر مختلفی دارند . برخی آنرا از قبیل ملکه دانسته اند و صدور گناهان کبیره را
باعث زوال آن را قید در تعریف می دانند و برخی دیگر آن را شرط در تعریف تلقی نموده اند .برخی دیگر اموري
مثل است . در فقه عدل در مقابل فسق به کار رفته است . و غالبا عدالت به « استقامت و دوام » مهم تعریف لغوي
و اصطلاحی عدالت حالت روانی راسخی در فرد تعبیر شده که منافاتی با ارتکاب صغائر ندارد. این مقاله با فرض
اینکه عدالت به معناي رعایت حقوق و عطا کردن حق به ذي حق است به بررسی دو دیدگاه مهم در این رابطه
پرداخته است. و نظریه دوم را تأیید کرده است. دیدگاه اول این است که : قاعده عدالت و انصاف به یک باب از
ابواب فقهی اختصاص دارد. و دیدگاه دوم: قاعده عدالت و انصاف را مختص یک باب از ابواب فقهی ندانسته و
آن را در همه ابواب فقهی و در عرصه هاي مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادي و ... جاري می داند. و در نهایت
بیان میکنیم که حقوق دانان مفهوم عدالت را ضمن بیان حق و تکلیف فرد و جامعه تعریف نموده اند . در حقوق
موضوعه عدالت با اصول ثابتی که علاوه براحترام به اصل ثابت بودن قوانین توانایی تغییر را داشته باشد ملازمه
پیدا میکند .. لذا عدالت اعطاء هر حقی به صاحب آن است و عادل کسی است که حقوق و حدود تعیین شده
انسانی و الهی را مراعات نماید.