چکیده:
این مقاله به دنبال نشان دادن جایگاه «ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی» در برنامه های توسعه کشور بعد از انقلاب اسلامی است. ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی عبارتند از «امنیت اقتصادی- اجتماعی»، «همبستگی اجتماعی»، «ادغام اجتماعی»، «توانمندسازی اجتماعی» و «تداوم پذیری اجتماعی». هدف اصلی در مقاله «مقایسه برنامه های توسعه کشور از نظر در برداشتنابعاد اجتماعی کیفیت زندگی» می باشد. روش به کار گرفته شده در این مقاله، روش تحلیل محتوا بوده و واحد تحلیل، مضمون و یا مفهوم موجود در متن احکام برنامه های اول تا ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور بوده است. یافته های اصلی تحقیق عبارتند از: بُعد «امنیت اقتصادی- اجتماعی» در برنامه ششم توسعه بیشترین حضور و دربرنامه دوم توسعه کمترین میزان توجه را به خود اختصاص داده است. بُعد «همبستگی اجتماعی» در برنامه چهارم توسعه بیشترین حضور و در برنامه دوم توسعه کمترین میزان توجه را به خود اختصاص داده است. بُعد «ادغام اجتماعی» در برنامه چهارم توسعه بیشترین حضور و در برنامه اول و دوم توسعه کمترین میزان توجه را به خود اختصاص داده است( حضور این بعد در برنامه های سوم تا ششم تقریبا مشابه هم است). بُعد «توانمندسازی اجتماعی» در برنامه چهارم توسعه بیشترین حضور و در برنامه دوم توسعه کمترین میزان توجه را نسبت به سایر برنامهها به خود اختصاص داده است(در این بعد نیز برنامه های سوم تا ششم پذیرش بیشتری از خود نشان داده اند). بُعد «تداوم پذیری اجتماعی» در برنامه پنجم توسعه و سپس برنامه چهارم بیشترین حضور و در برنامه های اول و نیز دوم توسعه کمترین میزان توجه را به خود اختصاص داده است(در این بعد نیز برنامه های سوم تا ششم تا حدودی از خود شباهت نشان داده اند).
This article aims to reveal “quality of life social dimensions” position in different development plans of the country after the Islamic revolution. Quality of life social dimensions includes, “social and economic security”, “social solidarity”, “social integration”, “social empowerment”, and “social continuity”. Main objective of the article is to compare development plans of the country from the quality of life social dimensions’ view point. Content analysis method is used in the article taking into account the concept or notion analysis unit existing in the texts of the country’s (First to sixth) Economic, Social and Cultural Development Plan. Main findings of the research are: Social and economic security dimension has enjoyed the most presence in the Sixth Development Plan while it enjoyed lowest attention in the Second Development Plan. Social solidarity dimensionobtained the most attention in the Forth Development Plan and the least attention in the first and second plans (the presence of the dimension in the third to sixth plans was almost similar). Social empowerment dimension has rendered most presence in the Forth Development Plan and gained the least attention in the Second Development Plan than other plans (third to sixth plans provided more capacity for the dimension). Social continuity dimension has enjoyed more attention in the fifth and forth plans respectively while it gained the least attention in the first and second plans (the dimension played similar role in the third and sixth plans).
خلاصه ماشینی:
بعد «توانمندسازي اجتماعي» در برنامه چهارم توسعه بيشترين حضور و در برنامه دوم توسعه کمترين ميزان توجه را نسبت به ساير برنامه ها به خود اختصاص داده است (در اين بعد نيز برنامه هاي سوم تا ششم پذيرش بيشتري از خود نشان داده اند).
com) مقدمه مطالعات انجام شده نشان داده اند که در بين برنامه هاي توسعه کشور آنکه بيشتر از همه به سازة کيفيت زندگي پرداخته است ، برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي(١٣٨٨-١٣٨٤) بوده است .
بر اين اساس و از ديدگاه مبتني بر انتخاب عمومي ٢، کيفيت زندگي به شکل يک کالاي عمومي و دستاورد برنامه هاي توسعه 1Millennium Development Goals(MDG) 2Public Choice اي( ولذا به عنوان شاخصي کليدي در ارزيابي برنامه هاي عمومي از سوي سياستگذاران ) مورد اهميت و توجه جدي قرار مي گيرد.
از ادبيات موضوع اين سازه مي توان فهميد که اين مفهوم به عنوان صفت فرد و همچنين صفت جامعه به کار رود و لذا کيفيت زندگي هم ساختار اجتماعي و هم موقعيت افراد را در بر گرفته و شامل پنج مؤلفه اصلي امنيت اقتصادي-اجتماعي(ناظر برکيفيت زندگي فرد-رويکرد عامليت گرا)، همبستگي اجتماعي(ناظر بر کيفيت اجتماعي-رويکرداجتماعي)، تداوم پذيري(براي بيان توسعه پايدار و توزيع بين نسلي-رويکرد اجتماعي)، ادغام اجتماعي و توانمند سازي اجتماعي ميگردد.
با تقسيم ارقام مربوط به هر بعد در برنامه هاي اول تا ششم ، به جمع همه آن ها، درصد توجه هر برنامه به هر يک از ابعاد اجتماعي کيفيت زندگي به دست مي آيد که در جدول (٢) نشان داده شده است .